جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

اینجا جزیره اختصاصی آقای سین هستش :) اینجا از خاطرات دانشجویی تا خاطرات تدریس تا مطالبی که در مورد رشد و توسعه فردی هستش و برام جالبن رو مینویسم گاهی اوقات هم دلنوشته ؛)

آخرین نظرات

۲۲ مطلب با موضوع «خاطرات :: دانشجویی» ثبت شده است

خب امتحانات حضوری ترم مجازی! هم تمام شد، این چند روز سخت بود بخاطر خوابگاهی بودن هیچ وقت از خوابگاه و زندگی خوابگاهی خوشم نمیومد و نمیاد :/ خداروشکر این دو سال مجازی شد و از شرش خلاص شدم،  به بهانه تموم شدن ترم های مجازی چند تا نکته ای که خیلی وقته توی دفتر یادداشتم نوشتم میزارم اینجا:

یک. خیلی درگیر کارهای غیرضروری و اضافی شدم، مثل اخبار خوندن و فیلم و سریال دیدن زیاد، فیلم های تحلیلی سیاسی و فلان که خارج از دایره شایستگی بودن، تصمیم گرفتم خیلی کمشون کنم و برای اینکار یه فعالیت دیگه جایگزین کردم و یه وبلاگ ساختم که مطالب که میخونم در دایره شایستگی هستن رو اونجا بزارم.

دو.  «شناخت»، همون طور که در این پست گفتم استاد شماره 60 خیلی روی شناخت تاکید داشت و خیلی روی ادامه تحصیل، یادمه یه بار گفت من قصدم نبود دکتری بخونم و دست روزگار منو به این سمت برد اما اگه میدونستم میخوام تا دکتری پیش برم، درس های کارشناسی رو یه طور دیگه میخوندم و همینطور الکی پاس نمیکردم، برای ترم های بیشتر حواسم باشه یادمه اوایل این ترم داشتم فکر میکردم چه خوب میشه برای دروس دانشگاه یه فایل پاور داشتم که مطالب مهمه اون درس رو مینوشتم و وقتی ترم بعد مثلا از خودم میپرسم از این درس چی یادگرفتی بتونم حداقل 2 یا 3 صفحه توضیح بدم.

سه. از اول ترم پیگیر جزوه یا کتاب باشم، دیگه زحمت ضبط کلاس ها رو سامانه نمیکشه و خودم باید انجام بدم :( این ترم برای یکی از دروس تخصصیمون جزوه نوشتم، جزوه خوبی هم شد اما اشتباهم این بود که برای خوندنش و مرور در طول ترم زیاد وقت نذاشتم، نمیدونم چرا مرور سخته برام! یا روش هاشو نمیدونم!

چهار. پروژه ها و کار عملی ها رو زود انجام ندم و صبر، حوصله و وقت بزارم براشون و مرحله به مرحله کنم و یه مدت کوتاه  انجامشون ندم چون خوب از آب در نمیاد!

پنج. در مورد کار گروهی هم نمیدونم چکار کنم، شاید بخاط کمال گرا بودنم هست اما اگه هم تفویض وظایف کنیم باز هم گروهی ها درست انجام نمیدن و باز باید خودم انجامشون بدم، و وقت زیادی ازم میگیره تصمیم گرفتم اگه بشه یا خودم انجامش بدم و کار فردی باشه، یا با غریبه باشه که باهاش رودربایستی نداشته باشم، خلاصه که از کار گروهی خوشم نمیاد :(

شش. خلاصه نویسی، این ترم برای امتحانات کتاب یا جزوه رو خلاصه کردم برخی دروس با دوستان برخی هاشون هم خودم، خیلی خوب بود هم برای مرور شب امتحان هم برای طبقه‌بندی ذهن. 

هفت. استاد شماره 4 گفتن که دفتر خاطرات داشته باشید و یادگار خوب ذهن بچه های مردم باشید.

+ کاش سرویس بلاگ، به فکر راه اندازی اپلیکیشن بود، با گوشی که خیلی خیلی سخته و بیشتر افراد اکثر اوقاتشون رو از گوشی استفاده میکنن تا سیستم!

 

آقای سین
۱۱ تیر ۰۱ ، ۲۱:۴۱

خب برای امتحان استاد شماره 60 باید 27 جلسه  2 ساعته رو می‌نوشتم، از اسفند 1400 که تصمیم گرفتم برای یکی از دروس مهم جزوه‌نویسی رو شروع کنم، شروع کردم و چون امتحانش به‌صورت مجازی هست و جدا از امتحانات حضوری هست بنابراین زودتر از امتحانات حضوری برگزار میشه و مجبور شدم به‌صورت فشرده جزوه جلسات باقی مونده رو بنویسم.

از اینکه جزوه‌نویسی رو شروع کردم راضی‌ام:) خیلی دلم می‌خواست فیلم جلسات رو داشته باشم اما خب نمیشه از سامانه LMS دانلودشون کرد :/ درس تخصصی و مهم رشتمون هست و خب مهمه (درس spss) و اینکه وقت هم ندارم بشینم جلسات رو ضبط کنم امتحانات نزدیکه، جزوه رو نوشتم اما باز این وسواس میگه شاید نکاتی رو جا گذاشته باشم، بزرگ‌ترین عیب سامانه LMS همینه چرا نباید دانشجو امکان استفاده آفلاین رو داشته باشه و زحمت ضبطشون رو به دانشجو تحمیل کنن! دو سال از آموزش مجازی میگذره هیچ تغییری در سامانه انجام نشده، نه رابطه کاربری نه امکاناتی، هیچی! حالا بعد امتحانات حضوری باید ببینم این جلسات از سامانه پاک میشه یا نه!

از استاد شماره 59 طبقه‌بندی ذهن رو یاد گرفتم، چه توی مسائل درسی چه مثلاً فولدرهای لپ‌تاپ! استاد شماره 60 هم علارغم اینکه توی درسشون طبقه‌بندی نداشتن و همین نکته تدریسشون روی اعصاب بود! اما انگار از طبقه‌بندی نکات خوششون میاد! و بعد از اینکه طبقه بندی کردم و براشون فرستادم یه نکته ای رو گفتند:«اینکه تشخیص دادید که همیشه نباید سطح معنی داری کمتر از 0.05 باشد یک پوئن مثبته و به نوعی درسته»، اینکه ازشون توجه به نکات ریز و شناخت رو یاد گرفتم.

+ و من عاشق اون معلم یا اساتیدی هستم که نمودار درختی رسم میکنن برای تدریسشون!

 

آقای سین
۲۷ خرداد ۰۱ ، ۲۱:۴۰ ۲ نظر

تعریف من از تاریخ مطالعه گذشته برای استفاده در زمان حاله، بخاطر همین هر موقع تاریخ میخونم سعی میکنم تطبیق بدم اون شرایط رو ، اون عوامل و زمینه های اون اتفاقات رو با وضعیت الان جامعه، بخاطر همین برای این موضوعی که برای ارائه انتخاب کردم سعی کردم به همین شکل باشه چون احساس میکنم تاریخ بدون تطبیق با شرایط یه چیز بیهودس و وقت هدر دادنه، خب موضوع من بیشتر سیاسی بود و سعی کردم تطبیق بدم اون شرایط رو با الان جامعه، بعد از ارائه استاد گفتند که :« موضوع جالبی بود و در عین حال بروز ؛ نکته ای بهتون بگم: سعی کنید حوزه های مطالعاتی تون رو گسترش بدین تا مطالعات بین رشته ای تون تقویت بشه. یعنی بالفرض اگه مبانی رشته روانشناسی رو برش مسلط باشید موقعی که میرید سر کلاس به راحتی میتونید اصول و مبانی رو بکار بگیرین در کج فهمی و دیر فهمی دانش آموزان، و دانش آموزان یه سری سوالات میپرسه در درک و فهم اون سنش نیست اما سوال براش به وجود آمده ، مطالعاتتون رو گسترش بدین خیلی موفق خواهید بود در ادامه تحصیل؛ مثلا رشته ای مثل رشته تاریخ اگه موضوعاتش حالت تلفیقی نداشته باشه کهنه هست و تکراری. همه از زوایای مختلف بهش پرداختن اما اگه بین رشته ای باشه نگاه ها جدید تر میشه و علم هم کارایی بیشتری داره».

آقای سین
۲۷ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۱:۲۴ ۲ نظر

از معدود اساتیدی هست که برای هر جلسه برنامه مثلا میگه جلسه فلان تاریخ این مبحث رو کار میکنیم یا جلسه جبرانی قراره این مبحث رو داشته باشیم و نظم دارِ: هیچ‌وقت دیر نکرده و اینکه مثلاً وقتی دسکتاپشو به اشتراک گذاشت هم می‌شد این نظم رو در طبقه‌بندی فایل هاش دید برخلاف اساتید دیگه ؛ و اینکه علاوه بر اینکه پروژه‌های ما در سامانه بارگذاری میشه ایشون برای خودش هم اینا رو ذخیره میکنه که نشون دهنده اهمیتشون به دانشجوها هست؛ اینکه ازیک‌طرف خیلی با صبر و حوصله درس میدن و از طرف دیگه کلاس‌هایی که کنسل میشن رو جبرانی حتماً برگزار میکنن که طبیعیه اگه بخوای با صبر و آهسته درس بدی اگه کلاستم کنسل بشه خیلی از مطالب رو نمیشه تدریس کرد.

یه حرف قشنگی که استاد اول‌ترم زد و من همیشه وقتی با این استاد دارم یادمه اینکه که گفتند:« وقتی درس میخونید سعی کنید واقعا عمیق یادش بگیرید چون حفظیات فراموش میشه و این شناخته که باقی میمونه» ؛ به خاطر همین قبل از امتحان میان‌ترم همش تأکید می‌کرد که یادشون بگیرید من نمیخوام حفظیات شما رو بسنجم من یادگیری تون رو می‌سنجم بنابراین سر جلسه امتحان خیلی دقت کنید؛ یه جلسه گفت اگه می‌خوابد ادامه تحصیل بدین نمراتتون و این مطالب رو خیلی در اولویت قرار بدین.

این ترم های مجازی باعث شده اساتید برای جلوگیری از تقلب در آزمون ها و این مسائل؛ یا آزمون های میان ترم زیاد برگزار کنند یا کنفرانس (ارائه)  هایی را به عنوان جایگزین پایان ترم مشخص کنند؛ ایشون هم قصد دارند چندین میان ترم برگزار کنند و نمرات رو بین ترم تقسیم کنند همچنین ارائه هم مشخص کردند؛ که تنوعشون قابل تحسینه.

و اولین استادی که جزوه نوشتن بعد از کلاسش (گوش کردن کلاس ضبط‌شده)  خیلی حال میده :) این‌طور بگم: کلاسش یه آرامش خاصی داره. اما خب عیب هایی هم دارند مثل نداشتن ارزشیابی آغازین و همچنین حین درس، فعال نبودن دانشجوها سر کلاس، البته سال های اول تدریسشون هست.

آقای سین
۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۱:۱۹

استاد «شماره 59» خواست که در مورد مشکلات آموزش مجازی در مقطع دبستان رو کار کنیم ؛ گفتند که میخواهیم پژوهش کیفی انجام بدیم و  هفته آینده هر کدوم از دانشجو ها سه تا پرسشنامه طرح کنند یکی برای دانش آموزان ، یکی برای معلمان و یکی هم برای والدین ؛ خود استاد هم توی کلاس به عنوان نمونه چند سوال رو مطرح کردند بعد هفته آیندش که سر کلاس استاد پرسشنامه ها رو به شکل تصادفی بررسی کرد و اشکالاتش رو گفت که تغییر بدین و همه از همین پرسشنامه استفاده کنند بعد کلاس حدودا یه ساعت بعد نماینده کلاس یه پرسشنامه فرستاد توی گروه و گفتند پرسشنامه هایی که استاد توی کلاس بررسی کرده بود رو بیخیال! استاد گفتند این پرسشنامه (آقای الف) از همه کاملتره بر اساس این انجام بدین ؛ خب من چند تا سایت برای طراحی پرسشنامه سر زدم که در آخر دیدم که همین گوگل فرم از همشون بهتر و بصرفه تره (برای مثال پرس لاین باید یه اشتراک 130 هزار تومنی می گرفتم چون فقط یه پرسشنامه میتونیم به صورت فعال استفاده کنیم)؛ سه تا پرسشنامه رو طراحی کردم بعد به یکی از دبستان های شهر رفتم و به مدیر گفتم که این گونه پژوهشی هستش اگه لطف کنید در کانال مدرسه یا هر جایی که صلاح میدونید اعلام کنید دانش آموزان شرکت کنند گفتند:«که برام بفرستین میبینم بعد گفتند اجباری که نیست؟» :/ گفتم خیر :/ نمیدونم چی میشد یه لینک ساده رو میگذاشتند توی کانال به هر حال ؛ دیدم که خب نمیشه اینطوری که به یه مدیر مدرسه دیگه زنگ زدم که  خوشبخانه قبول کردند ؛ و اینکه خوشبختانه اون تعدادی که لازم بود پرسشنامه رو تکمیل کردند که در اصل باید 3 دانش آموز ، 3 معلم ، 3 والدین تکمیل میکردند اما خب از این هم بیشتر شدند ؛  بعد اون روز همش میگم انگار برای مقاله یا  پایان نامه بخوام آینده کار کنم باید یه قرعه کشی بزارم که اگه کسی این پرسشنامه رو پر کرد به قید قرعه فلان تومن بهشون میدیم :// 

+اینجا بود که اون دو جلسه اصول مذاکره دوره فن بیان یادم افتاد که باید برم حسابی تمرینشون کنم.

 

 

آقای سین
۱۹ اسفند ۰۰ ، ۱۸:۱۵ ۲ نظر