جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

اینجا جزیره اختصاصی منه:) اینجا از خاطرات دانشجویی تا خاطرات تدریس تا مطالبی که در مورد رشد و توسعه فردی هستش و برام جالبن رو مینویسم گاهی اوقات هم دلنوشته ؛)

آخرین نظرات

دیشب همکارم که هم ورودی دانشگاه فرهنگیان بودیم، باهام تماس گرفت که کلاس هامون رو جا به جا کنیم، بعد که داشتیم در مورد اتفاقات و تجربیات این دو سال صحبت می‌کردیم، می‌گفت:

1. "من دانش آموزان بی نظم و بی انضباط رو کتک میزنم در مدرسه دوره اول متوسطه و اینا تا کتک نخورند ساکت نمیشن، می‌گفت 2 و 3 نفر رو میزنم تا بقیه حساب کار دستشون بیاد، می‌گفت یه چیزهایی که توی دانشگاه فرهنگیان بهمون گفتن که با واقعیت خیلی فاصله داره. (از معلم های با سابقه هم پرسیدم میگه یک بار بزن توی مدرسه بپیچه که جدی هستی دیگه تمام)" اما من اصلا خوشم نمیاد کتک بزنم و اصلا این شخصیتو ندارم.

2. می‌گفت :"حتی برای مدیریت کلاست جلوی مدیر وایسا(می‌گفتم مدیر وظیفه اش فراهم کردن وسایل آموزشی و برنامه ریزی برای مدرسه هست و حق دخالت نداره)، اگه دانش‌آموزی خیلی بی انضباطه از کلاس اخراجش کن تا والدینش بیان و مدیر هم ضمانت کرد دیر قبول کن (می‌گفتیه معلم بوده دانش‌آموز رو اخراج کرده کل سال اجازه نداده بیاد توی کلاس!)، چون کلاس توعه و مدیریتش با توعه، هیچ کس حق نداره حتی مدیر توی کلاس تو دخالت کنه، اگه کلاست شلوغه که شلوغه، کسی حق نداره دخالت کنه".

3. می‌گفت:" من به دانش‌آموزان بی انضباط میگم حیوون یا گاهی میگم گوسفند ساکت و اصلا آدم حسابشون نمی‌کنم و اینکه اصلا حسابشون نکنی و فکر کنی گاون خیلی براشون سخته، وقتی کسی احترام کلاس رو نگه نمیداره و به معلم بی احترامی میکنه این لیاقتشه". 

راستش اینطوری صحبت کردن بیشتر خودم اذیت میشم و عذاب وجدان میگیرم.

نمی‌دونم بعضی اوقات فکر می‌کنم که باید راه این همکاران موفق در مورد مدیریت کلاس رو پیش بگیرم!

احساس می‌کنم‌ دانش‌آموزان اینطورین:

دستی که نون میده رو گاز میزنن، دستی که تو سری میزنه رو بوس میکنن. 

Raymond
۱۵ بهمن ۰۳ ، ۱۶:۳۳ موافقین ۱ مخالفین ۴

از همون سال اول تدریسم، همکاران باتجربه یه توصیه مهم بهم کردن:
"در کنار معلمی، حتماً یه کسب‌وکار دیگه هم راه بنداز!"
چون واقعیت اینه که حقوق معلمی به‌تنهایی کفاف یه زندگی راحت رو نمی‌ده و آینده مالی آدم با حقوق ثابت خیلی قابل‌پیش‌بینی نیست.

من هم به این نتیجه رسیدم که برای داشتن یه آینده مالی بهتر، باید روی یه شغل دوم یا کسب‌وکار شخصی کار کنم. اما در عین حال، نمی‌خوام کیفیت کارم به‌عنوان معلم پایین بیاد. به همین خاطر، تصمیم گرفتم تدریسم رو هوشمندتر و مدیریت وقتم رو بهتر کنم تا بتونم هر دو مسیر رو با هم پیش ببرم.

در موردش فکر کردم و چند راهکار که برای این هدف در نظر گرفتم:

1. استفاده از منابع آماده برای طراحی سؤالات امتحانی

به‌جای اینکه هر بار سؤالات امتحانی رو از صفر طراحی کنم، سعی می‌کنم از بانک‌های سؤالات استاندارد، منابع آماده یا حتی سؤالات همکارانم استفاده کنم. این کار باعث می‌شه وقت بیشتری برای برنامه‌ریزی کارهای دیگه داشته باشم و کیفیت سؤالات هم حفظ بشه.

2. دانش‌آموز محور کردن کلاس یا روش تدریس یادگیری معکوس

به‌جای اینکه همه بار آموزش روی دوش من باشه، سعی می‌کنم دانش‌آموزان رو در روند یادگیری درگیر کنم. مثلاً:

  • به دانش‌آموزان فرصت می‌دم که مطالب رو ارائه بدن یا کنفرانس‌های کوتاه برگزار کنن.
  • بعضی از مباحث رو از زبان خودشون می‌شنوم و بعد در نقش راهنما وارد می‌شم و جمع‌بندی و توضیحات نهایی رو ارائه می‌دم.

این روش هم باعث می‌شه دانش‌آموزان فعال‌تر باشن و هم من انرژی بیشتری برای تمرکز روی بخش‌های مهم تدریس داشته باشم.

3. سپردن تصحیح برگه‌های تمرینی به دانش‌آموزان ممتاز

یکی دیگه از روش‌هایی که قصد دارم اجرا کنم، اینه که تصحیح برگه‌های تمرینی و روزمره رو به دانش‌آموزان برتر کلاس بسپارم.
البته من خودم شخصاً تصحیح سؤالات آزمون‌های اصلی و ترم رو انجام می‌دم، اما این روش در تمرین‌های روزانه باعث می‌شه حس مسئولیت‌پذیری در دانش‌آموزان تقویت بشه و هم‌زمان من وقت بیشتری برای تمرکز روی کارهای دیگه داشته باشم.

4. استفاده از محتوای آموزشی آماده به‌جای تولید محتوا

یکی از تغییرات مهمی که تصمیم گرفتم اجرا کنم اینه که دیگه خودم پاورپوینت یا محتوای آموزشی جدید تولید نکنم.
به‌جای اون، از محتواهای آماده و استاندارد که قبلاً توسط معلمان دیگه یا مؤسسات آموزشی تولید شده استفاده می‌کنم. این کار باعث می‌شه:

  • وقت کمتری برای آماده‌سازی تدریس صرف کنم.
  • روی ارائه بهتر درس تمرکز کنم به‌جای تولید محتوا.
  • مطمئن باشم که از منابع به‌روز و دقیق استفاده می‌کنم.

استفاده از منابع آماده نه‌تنها وقت من رو آزادتر می‌کنه، بلکه باعث می‌شه تدریسم هم استانداردتر و منظم‌تر باشه.

در نهایت، این تغییرات به من کمک می‌کنه که هم معلمی اثرگذار و باکیفیت باشم و هم وقت آزاد برای ساختن یه آینده مالی بهتر داشته باشم. این فقط یه تغییر هوشمندانه‌س، نه کم‌کاری! 😉 هر معلمی باید به فکر آینده خودش باشه، چون ما نمی‌دونیم زندگی در سال‌های بعد چطوری پیش می‌ره و همیشه بهتره برای داشتن یه زندگی پایدارتر، روی چند منبع درآمد کار کنیم.

 

Raymond
۲۱ دی ۰۳ ، ۱۶:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰

هنوز برام سخته، با اینکه از قبل کلاس محتوای آموزشی درست می‌کنم‌ :/ تا دانش‌آموزان راحت تر سر کلاس متوجه درس بشند، اما از پارسال تا الان همش احساس می‌کنم که زیاد ملاحظه دانش‌آموزان رو می‌کنم و هواشونو دارم، دانش آموزان اکثرا فهم اینو ندارند، باید خیلی سخت گرفت چه آموزشی چه کلاسداری! 

بعضی اوقات که نه، خیلی اوقات فکر می‌کنم و که حتما سال آینده برم قسمت اداره، اصلا اعصاب دانش آموز رو ندارم، راستش اصلا حوصله غرغر ها، سروصداها، توهین ها، مریضی ها‌(همش یکی ازدانش آموزان سرماخورده، منم مریض می‌شم)، جوگیری ها‌(ترس اینکه ماشینو خط بندازن، مثل ماشین یکی از همکارا)، محیط های کثیف و سطح پایین (دانش‌آموزان معتاد)، ترس ابلاغ مدرسه فنی که بهم بدن (اونجا دیگه بیشتر دانش‌آموزان معتاد و داغون از همه لحاظ) رو ندارم؛ راستی فکر میکنین معلمی شغل تمیزی هست؟ اصلا، دانش آموزان برخی اوقات با کفش وایسادن روی میز یا صندلی معلم!

خلاصه دلم میخواد برم اداره که با آدم‌های سطح بالا رفت و آمد کنم، محیطم تمیز باشه،‌ نسبت به مدرسه آروم باشه و با آرامش ذهن بیشتر کار کنم و زندگی!

 

Raymond
۱۴ دی ۰۳ ، ۲۲:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰