جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

اینجا جزیره اختصاصی آقای سین هستش :) اینجا از خاطرات دانشجویی تا خاطرات تدریس تا مطالبی که در مورد رشد و توسعه فردی هستش و برام جالبن رو مینویسم گاهی اوقات هم دلنوشته ؛)

آخرین نظرات

۲۲ مطلب با موضوع «خاطرات :: دانشجویی» ثبت شده است

خیلی وقته از پایان ترم آخر میگذره و من فراموش کردم یه مطلب جالب که توی این ترم خوندم رو بگم! همونطور که توی پست قبل گفتم این ترم درسی داشتم به نام جامعه‌شناسی قشربندی و نابرابری‌های اجتماعی، یه مقاله استاد معرفی کرد که خیلی برام جالب بود به اسم: بازتولید طبقات اجتماعی در نظام آموزشی! (حسین دهقان)

یه خلاصه ازش میگم:

  1. طبقات اجتماعی و عملکرد تحصیلی: از اینکه فرزندان طبقه پایین مهارت‌های رفتاری و گفتاری پایینی دارند که این مهارت‌ها پیش‌نیاز موفقیت در کلاس در است تا نتایج کلمن جامعه‌شناس آمریکایی که طبقه اجتماعی مهم‌ترین عامل تأثیرگذار در پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان بوده و همچنین نتایج تحقیقات کریستوفر جنکس: طول مدت تحصیلی در یک سال، طول مدت یک روز، امکانات و تسهیلات فیزیکی مدرسه، حقوق معلمان، نوع آموزش معلمان و مواردی از این نوع ارتباط چندانی با پیشرفت تحصیلی ندارد، جنکس همانند کلمن به این نتیجه رسید که پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان به یک عامل بستگی دارد آن هم زمینه خانوادگی است و زمینه خانوادگی 48 درصد پایگاه شغلی فرد رو تعیین میکنه. مطالعات مشابه در کشورهای جهان سوم نیز این موضوع رو تایید میکنه.
  2. حساسیت تحصیلی والدین: یعنی میزان توجه و انتظار والدین به تحصیلات فرزندانشان و پیگیری آنها در امور تحصیلی. در این موضوع مطالعاتی همچون مطالعات دگلاس نشان داد: کودکانی که والدین آنها به بهبود تحصیلی فرزندشان علاقمند هستند بدون توجه به توانایی خود و شروع کار، معمولا بر دیگران پیشی میگیرند، طبقات متوسط به لحاظ مانوس بودنشان به تحصیلات به مثابه عامل تحرک اجتماعی و طبقه بالای جامعه برای حفظ جایگاهشان علاقه بیشتری به پیگیری تحصیلی فرزندانشان دارند.
  3. عزت‌نفس: یافته‌های پژوهشی نشان میده که افرادی که از وضعیت اقتصادی بهتری برخوردار بودند دارای خودپنداره قوی نیز هستند و افرادی که عزت‌نفس بالایی دارند هنگامی که توانایی آنها به مبارزه طلبیده می‌شود به احتمال زیاد، کارها را با موفقیت به انجام می‌رسانند تا افرادی که عزت‌نفس پایینی دارند، بنابراین عزت‌نفس از وضعیت اقتصادی و طبقه اجتماعی تأثیر پذیرفته و بر عملکرد تحصیلی تأثیر می‌گذارد، همچنین رابطه عزت‌نفس با عملکرد تحصیلی دوطرفه است یعنی دستیابی دانش‌آموز به عملکرد تحصیلی بهتر باعث عزت‌نفس میشه و عزت‌نفس باعث بهبود عملکرد تحصیلی می‌شود.
  4. پیشنهاد: راه‌هایی برای تعدیل تأثیر طبقات بالا 1. همان‌طور که حساسیت تحصیلی طبقات بالا باعث بهبود عملکرد تحصیلی فرزندانشان شده است برای فرزندان طبقات پایین نیز از طرف مدرسه باید حساسیت‌هایی در نظر گرفته شود تا کاستی‌های خانواده آنها برطرف شود. 2. علاوه بر آموزش‌های والدین از طریق انجمن اولیاومربیان به والدین داده می‌شود، مدرسه هم با سپردن نقش و مسئولیت‌هایی به دانش‌آموزان طبقات پایین می‌تواند تا حدی عزت‌نفس آنها را افزایش دهد.

خلاصه که نظام های آموزشی با عملکردی که دارند باعث بازتولید طبقات اجتماعی میشوند تا تحرک اجتماعی.

آقای سین
۱۵ مرداد ۰۲ ، ۱۲:۰۶ ۱ نظر

خیلی وقته ننوشتم ترم آخر دانشگاه هست و روز های یک مقدار سختیه البته دنیا هم داره سخت میگیره :)

 چون ترم آخر هست اساتید بیشتر سعی میکنین نکات و تجربیاتی در مورد تدریس و معلمی کردن بهمون آموزش بدن یا یادآوری کنن! امروز سر کلاس استادمون (جامعه شناسی قشربندی و نابرابری های اجتماعی)  یه نکته مهم و قشنگ گفت خواستم اینجا بنویسمش، گفتن که :«خیلی به عزت نفس توجه داشته باشید که میتونید تاثیر زیادی روی آینده دانش آموزان داشته باشید، من خودم یک معلم کلاس پنجمم و معلم تاریخ دبیرستانم رو هیچ وقت فراموش نمی کنم، اینا تاثیر زیادی نه تنها بر پیشرفت تحصیلی بلکه بر خودباوری من داشتند».

خیلی وقت بود که این ایده یا شایدم باید گفت وظیفه که شما حداقل سعی کنید توی این 30 سال تدریستون، زندگی حداقل 30 نفر (هر سال یه دانش آموز) رو تحت تاثیر قرار بدین، همونطور که در پروژه کارنمای معلمیم نوشتم: امیدوارم معلمی باشم که بتونم با تربیت چندین نسلی که در اختیارم هست یه گامی هرچند کوچکی در مسیر تربیت شهروندانی مفید و موثر برای جامعه بردارم و یادگار خوب ذهن بچه های مردم باشم.

 
آقای سین
۰۳ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۲۴ ۲ نظر

یه مدت پیش که در مورد دایره شایستگی نوشتم و اینکه حواسمون به حاشیه ها نباشه (اخبار) و حواست رو اتفاقات یا به اصطلاح خبرهای جنجالی پرت نکنن، خب همونطور که گفتم تصمیم گرفته بودم یک ماه اخبار رو کنار بگذارم، اینطور بگم که خیلی سخت بود همش احساس میکردم از دنیا دارم عقب میمونم! و همش این حرف نویسنده رو توی ذهنم مرور میکردم که اگر اتفاق مهمی رخ دهد به گوشتان میرسد از طریق دوستان و اطرافیان یا اصلا خبر نداشته باشم! به قول رولف:«با تقریبا 60 خبر در روز 20 هزار خبر در سال، آیا باعث شده تصمیم بهتری در زندگی، شغل و رفاه تان بگیرید؟»، اما بعد این دوره احساس رضایت خوبی داشت، اما گاهی اوقات اواخر شب که وقت داشتم یه چک میکردم که دیدم این هم بهم ثابت شد که ذهنم رو داره بهم میریزه و یه جورایی آرامشم رو میگیره، فقط آرامش رو گرفت و چیزی برام نداشت!

میدونی قبلا ها هم دوست نداشتم در مورد هر چیز نظر بدم، همیشه به خودم میگم تو توی این موضوع تخصص نداری نه وقت خودت رو بگیر نه وقت دیگران رو! قبلا هم که اخبار رو دنبال میکردم همش دنبال متخصصین اون موضوع بودم و مطالبشون رو میخوندم و میشنیدم! اما چند ماهی میشه که تصمیم گرفتم توی دایره خودم باشه به قول رولف دوبلی:« توی دایره شایستگی خودت باش، به عمق برو نه به عرض! هر چه خارج از دایره است مربوط به حوزه تخصصی شما نیست بنابراین آن را نمیفهمید یا کاملا نمیفهمید! شما یک انتخاب دارید؛ یا باید یک خوره باشید با یک بازنده، میتوانید «استادی» نیز بنامید بتهوون یک خوره (استاد) بود، اما چه جور خوره ای؟ او بهترین جهان در ساختن سمفونیها بود. با این وجود، خارج از دایره شایستگی اش او در هیچ چیز دیگری برجسته نبود. اسحاق نیوتن، احتمالا بزرگترین دانشمند تمام دوران هم یک خوره بود. در خارج از دایره شایستگی خود او البته یک بازنده به تمام معنا بود؛ یکبار وقتی تلاش کرد که روند بازار سهام را پیش بینی کند در معرض یک ضرر هنگفت مالی قرار گرفت» اونها تک بعدی بودن یا به اصطلاح خوره.

اصلا میدونی مثالش رو میشه از دوران کنکور آورد! توی دوران کنکور هم همش به ما میگفتن که بچه ها حواستون فقط به درستون باشه (دایره شایستگی تون) و سعی کنید درگیر حواشی مربوط به کنکور و اینا نشید؛ که اینجا هم اونو یکی از اشتباهات رایج کنکوری ها آورده، دام ششم: درگیر شدن ذهن در حاشیه ها

بخاطر همین هیچ کجا در مورد حواشی روز جامعه و سیاست و مذهب و غیره صحبت نمیکنم، خوشحالم توی این چند روز با این اتفاقات جامعه توی دایره شایستگی خودم موندم و وقتم رو برای اونها گذاشتم، سعی میکنم خودم رو وقف محتوایی کاملا مرتبط به دایره شایستگی (حوزه تخصصی) خودم کنم «با اینکار شما مزیتی بزرگی نسبت به رقیبانتان خواهید داشت».

آقای سین
۰۶ مهر ۰۱ ، ۲۲:۱۵ ۳ نظر

1. چقدر حرص خوردم وقتی این پست رو میخوندم البته از ترم اولی با این اساتید بی سواد مواجه شدم حرص میخورم و ناراحتم ، اینکه معلمای آینده این مملکت زیر دست اینها باید رشد کنن واقعا؟! پر از تناقض من موندم چطور با این اساتید، وقتی از سند تحول و گام دوم حرف میزنن خندشون نمیگیره! همینقدر مضحک، بعضی اساتید دیگه من که اصلا بهشون توی کلاس استاد نمیگم حیفه! یا به قول استاد شماره 59 که گفت:« میدونین شما گاهی وقتا میگین چه استاد بیسوادی، ولی شاید اون استاد سوادشو داشته باشه اما نتونه علم و سوادشو عرضه کنه، شما ها یادبگیرین که چطور علم و دانشتون رو به نمایش بدین.» خب در این شرایط میگم که چه حاصل؟

2. استاد زبانم گفت که:«سیستم دانشگاهی تمام دنیا بوی قرن قبلی رو میده هنوز سیستم خرابه، بنابراین برین دنبال چیزای جدید مثل اپلیکیشن های جدید و غیره الان توی دانشگاه درس نمیدن! اما بعدا میگین ای وای کاش یاد میگرفتم، بدونید که کار آینده تون عوض میشه.به خودتون قول بدین که برای اینه جلو بیفتید یادبگیریم چطوری کار آینده تون عوض میشه، هر روز یاد بگیرین چطوری چیز جدید یاد بگیرین» اینجاش که گفت بدونید کار آیندتون عوض میشه یهو ذهنم رفت سمت هوش مصنوعی، پیش خودم فکر کردم خیلی از شغل ها که با انقلاب صنعتی از بین رفتن، ممکنه شغل معلمی هم در آینده با انقلابی به نام هوش مصنوعی از بین بره؟ بعد چند روز بعدش توی اینستاگرام یه پیج دیدم که برای یه دانشجوی کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر بود، توی پیجش در مورد هوش مصنوعی توضیح میده یه پست داشت به این عنوان «آیا شغل من از بین میرود؟» که شغل ها به چهار دسته تقسیم میشدن 1. منطقه امن 2. پوشش انسانی 3. پیشرفت آهسته 4. منطقه خطر ؛ منطقه امن شغل هایی که هوش مصنوعی نمیتونه انجامشون بده مثل وکیل و مدیر روابط عمومی، پوشش انسانی شغل هایی که هوش مصنوعی کاملا جای اونها رو نمیگیره اما باهاشون آمیخته میشه مثل معلمان (خوشبختانه :| )، پیشرفت آهسته: هوش مصنوعی احتمالا در آینده میتونه انجامشون بده برام جالب بود مثلا پژوهشگران، مقاله نویسان، طراحان گرافیک، محقق دارو و پزشکی و دانشمندان :| باز یه سایت بود که شغل رو بنویسی بهت میگه که این شغل از بین میره یا نه! اینجا باز سرچ زدم دیدم برای معلم ها هم چند دسته بندی تعیین کرده؛ زدم متوسطه نوشت بدون نگرانی! اما برای معلمان ابتدایی نوشت کاملا ایمن.

آقای سین
۲۷ شهریور ۰۱ ، ۲۲:۰۱ ۴ نظر

1. ترم قبل پویایی گروهی با تمرکز بر کلاس درس که اینجا یکم در موردش گفتم، استاد آخرای ترم زیاد گفتن که شما کارهاتون بیشترش آمادس فقط نمونه آماری تون کمه که میتونید دو نفر دو نفر کارهاتون رو روی هم بریزید و تبدیلش کنید به مقاله و منم بهتون کمک میکنم، به یکی از دوستان گفتم که میخوای تابستونی اوکیش کنیم؟ گفت عالیه ، باشه؛ بعد امتحانات بهش پیام دادم که شروع کنیم میگفت آره شروع میکنیم، کارمون یکم ریزه کاری داشت گفتم اینا رو انجام بدیم بفرستیم استاد ببینیم چی میگه، گفت فایل های لپ تاپم پاک شده و ندارمش، گفتم فکر یکی از بچه ها فایلت رو داشته باشه بزار ببینم داره، که داشت؛ فایل هم پیدا شد و پیام دادم که استاد از کجا شروع کنیم استاد هم یه فایل صوتی فرستاد و توضیح داد، تا که فایل رو براش فرستادم وا رفت :/ که آقا سخته و اینا، استاد گفته بود که :«باید اول 10 تا مقاله در ارتباط با موضوعتون پیدا کنید برای مرور پیشینه، دوم اینکه بهم ایمیل بزنید نمونه مقاله براتون بفرستم، سوم اینکه باید مشخص کنید مقالتون رو به کجا میخواین بفرستین مثلا ایران کنفرانس یا سیویلیکا سمینار یا همایش هایی که مربوط به موضوعتون هست رو پیدا کنید بعد اطلاعیشو و راهنماشو بخونید و بر اساس اون بنویسید بعد برام بفرستین که اصلاح کنم». باز خودم رفتم همایش های مرتبط با موضوعمون رو پیدا کردم و بهش گفتم شروع کنیم؟ گفت که بیرونم خونه اومدم یه کارش میکنیم، خلاصه که دیگه تنبل بازی درآورد و پیچوند، شاید بگین خب با یکی دیگه کار میکردی باید عرض کنم که بیشتر دوستان کار تحقیقیشون من در آوردی بوده! و برای دانشگاه به اجبار کار رو انجام دادن چه برسه الان و اینکه اگه فعالشون ایشون باشن چه انتظاری از بقیه.

2. ترم قبل یه درس دیگه هم داشتیم به اسم نگارش علمی، استاد ظاهرن خیلی دقیق و سختگیر بود به این صورت که یه فایل Pdf داشت که تمام جزئیاتی که باید برای نگارش علمی مقاله رعایت میکردیم رو نوشته بود، اما اشکالش اینجا بود که ایشون هم حوصله نداشتن بعد از این همه زحمتی که کشیدیم و ساعت ها وقت گذاشتیم براش حتی محض رضای خدا یه بازخورد نداد از مقاله، نمیدونم استانداردش چند تا بازخورد هست که باید به دانشجو بده اما خب دیگه، بعد از امتحانات به ایشون هم پیام دادم که استاد میخوام این مقالمو چاپ کنم، لطف میکنید بازخورد بدین اصلاح کنم؟ اما هیچی!

میدونی همیشه به خودم میگم وقتی کاری رو تا آخرین مرحله نرسوندی در واقع کاری انجام ندادی، آره وقتی نتونستم مقالم رو چاپ کنم چه تفاوتی میکنم با اونی که پول داد براش نوشتن و برای استاد فرستاد هر دومون مقاله نداریم.

آقای سین
۱۹ شهریور ۰۱ ، ۲۱:۳۱ ۳ نظر