جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

اینجا جزیره اختصاصی آقای سین هستش :) اینجا از خاطرات دانشجویی تا خاطرات تدریس تا مطالبی که در مورد رشد و توسعه فردی هستش و برام جالبن رو مینویسم گاهی اوقات هم دلنوشته ؛)

آخرین نظرات

۲ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

1. چقدر حرص خوردم وقتی این پست رو میخوندم البته از ترم اولی با این اساتید بی سواد مواجه شدم حرص میخورم و ناراحتم ، اینکه معلمای آینده این مملکت زیر دست اینها باید رشد کنن واقعا؟! پر از تناقض من موندم چطور با این اساتید، وقتی از سند تحول و گام دوم حرف میزنن خندشون نمیگیره! همینقدر مضحک، بعضی اساتید دیگه من که اصلا بهشون توی کلاس استاد نمیگم حیفه! یا به قول استاد شماره 59 که گفت:« میدونین شما گاهی وقتا میگین چه استاد بیسوادی، ولی شاید اون استاد سوادشو داشته باشه اما نتونه علم و سوادشو عرضه کنه، شما ها یادبگیرین که چطور علم و دانشتون رو به نمایش بدین.» خب در این شرایط میگم که چه حاصل؟

2. استاد زبانم گفت که:«سیستم دانشگاهی تمام دنیا بوی قرن قبلی رو میده هنوز سیستم خرابه، بنابراین برین دنبال چیزای جدید مثل اپلیکیشن های جدید و غیره الان توی دانشگاه درس نمیدن! اما بعدا میگین ای وای کاش یاد میگرفتم، بدونید که کار آینده تون عوض میشه.به خودتون قول بدین که برای اینه جلو بیفتید یادبگیریم چطوری کار آینده تون عوض میشه، هر روز یاد بگیرین چطوری چیز جدید یاد بگیرین» اینجاش که گفت بدونید کار آیندتون عوض میشه یهو ذهنم رفت سمت هوش مصنوعی، پیش خودم فکر کردم خیلی از شغل ها که با انقلاب صنعتی از بین رفتن، ممکنه شغل معلمی هم در آینده با انقلابی به نام هوش مصنوعی از بین بره؟ بعد چند روز بعدش توی اینستاگرام یه پیج دیدم که برای یه دانشجوی کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر بود، توی پیجش در مورد هوش مصنوعی توضیح میده یه پست داشت به این عنوان «آیا شغل من از بین میرود؟» که شغل ها به چهار دسته تقسیم میشدن 1. منطقه امن 2. پوشش انسانی 3. پیشرفت آهسته 4. منطقه خطر ؛ منطقه امن شغل هایی که هوش مصنوعی نمیتونه انجامشون بده مثل وکیل و مدیر روابط عمومی، پوشش انسانی شغل هایی که هوش مصنوعی کاملا جای اونها رو نمیگیره اما باهاشون آمیخته میشه مثل معلمان (خوشبختانه :| )، پیشرفت آهسته: هوش مصنوعی احتمالا در آینده میتونه انجامشون بده برام جالب بود مثلا پژوهشگران، مقاله نویسان، طراحان گرافیک، محقق دارو و پزشکی و دانشمندان :| باز یه سایت بود که شغل رو بنویسی بهت میگه که این شغل از بین میره یا نه! اینجا باز سرچ زدم دیدم برای معلم ها هم چند دسته بندی تعیین کرده؛ زدم متوسطه نوشت بدون نگرانی! اما برای معلمان ابتدایی نوشت کاملا ایمن.

آقای سین
۲۷ شهریور ۰۱ ، ۲۲:۰۱ ۴ نظر

1. ترم قبل پویایی گروهی با تمرکز بر کلاس درس که اینجا یکم در موردش گفتم، استاد آخرای ترم زیاد گفتن که شما کارهاتون بیشترش آمادس فقط نمونه آماری تون کمه که میتونید دو نفر دو نفر کارهاتون رو روی هم بریزید و تبدیلش کنید به مقاله و منم بهتون کمک میکنم، به یکی از دوستان گفتم که میخوای تابستونی اوکیش کنیم؟ گفت عالیه ، باشه؛ بعد امتحانات بهش پیام دادم که شروع کنیم میگفت آره شروع میکنیم، کارمون یکم ریزه کاری داشت گفتم اینا رو انجام بدیم بفرستیم استاد ببینیم چی میگه، گفت فایل های لپ تاپم پاک شده و ندارمش، گفتم فکر یکی از بچه ها فایلت رو داشته باشه بزار ببینم داره، که داشت؛ فایل هم پیدا شد و پیام دادم که استاد از کجا شروع کنیم استاد هم یه فایل صوتی فرستاد و توضیح داد، تا که فایل رو براش فرستادم وا رفت :/ که آقا سخته و اینا، استاد گفته بود که :«باید اول 10 تا مقاله در ارتباط با موضوعتون پیدا کنید برای مرور پیشینه، دوم اینکه بهم ایمیل بزنید نمونه مقاله براتون بفرستم، سوم اینکه باید مشخص کنید مقالتون رو به کجا میخواین بفرستین مثلا ایران کنفرانس یا سیویلیکا سمینار یا همایش هایی که مربوط به موضوعتون هست رو پیدا کنید بعد اطلاعیشو و راهنماشو بخونید و بر اساس اون بنویسید بعد برام بفرستین که اصلاح کنم». باز خودم رفتم همایش های مرتبط با موضوعمون رو پیدا کردم و بهش گفتم شروع کنیم؟ گفت که بیرونم خونه اومدم یه کارش میکنیم، خلاصه که دیگه تنبل بازی درآورد و پیچوند، شاید بگین خب با یکی دیگه کار میکردی باید عرض کنم که بیشتر دوستان کار تحقیقیشون من در آوردی بوده! و برای دانشگاه به اجبار کار رو انجام دادن چه برسه الان و اینکه اگه فعالشون ایشون باشن چه انتظاری از بقیه.

2. ترم قبل یه درس دیگه هم داشتیم به اسم نگارش علمی، استاد ظاهرن خیلی دقیق و سختگیر بود به این صورت که یه فایل Pdf داشت که تمام جزئیاتی که باید برای نگارش علمی مقاله رعایت میکردیم رو نوشته بود، اما اشکالش اینجا بود که ایشون هم حوصله نداشتن بعد از این همه زحمتی که کشیدیم و ساعت ها وقت گذاشتیم براش حتی محض رضای خدا یه بازخورد نداد از مقاله، نمیدونم استانداردش چند تا بازخورد هست که باید به دانشجو بده اما خب دیگه، بعد از امتحانات به ایشون هم پیام دادم که استاد میخوام این مقالمو چاپ کنم، لطف میکنید بازخورد بدین اصلاح کنم؟ اما هیچی!

میدونی همیشه به خودم میگم وقتی کاری رو تا آخرین مرحله نرسوندی در واقع کاری انجام ندادی، آره وقتی نتونستم مقالم رو چاپ کنم چه تفاوتی میکنم با اونی که پول داد براش نوشتن و برای استاد فرستاد هر دومون مقاله نداریم.

آقای سین
۱۹ شهریور ۰۱ ، ۲۱:۳۱ ۳ نظر