34- از پنجره های مختلف (2)
1. چقدر حرص خوردم وقتی این پست رو میخوندم البته از ترم اولی با این اساتید بی سواد مواجه شدم حرص میخورم و ناراحتم ، اینکه معلمای آینده این مملکت زیر دست اینها باید رشد کنن واقعا؟! پر از تناقض من موندم چطور با این اساتید، وقتی از سند تحول و گام دوم حرف میزنن خندشون نمیگیره! همینقدر مضحک، بعضی اساتید دیگه من که اصلا بهشون توی کلاس استاد نمیگم حیفه! یا به قول استاد شماره 59 که گفت:« میدونین شما گاهی وقتا میگین چه استاد بیسوادی، ولی شاید اون استاد سوادشو داشته باشه اما نتونه علم و سوادشو عرضه کنه، شما ها یادبگیرین که چطور علم و دانشتون رو به نمایش بدین.» خب در این شرایط میگم که چه حاصل؟
2. استاد زبانم گفت که:«سیستم دانشگاهی تمام دنیا بوی قرن قبلی رو میده هنوز سیستم خرابه، بنابراین برین دنبال چیزای جدید مثل اپلیکیشن های جدید و غیره الان توی دانشگاه درس نمیدن! اما بعدا میگین ای وای کاش یاد میگرفتم، بدونید که کار آینده تون عوض میشه.به خودتون قول بدین که برای اینه جلو بیفتید یادبگیریم چطوری کار آینده تون عوض میشه، هر روز یاد بگیرین چطوری چیز جدید یاد بگیرین» اینجاش که گفت بدونید کار آیندتون عوض میشه یهو ذهنم رفت سمت هوش مصنوعی، پیش خودم فکر کردم خیلی از شغل ها که با انقلاب صنعتی از بین رفتن، ممکنه شغل معلمی هم در آینده با انقلابی به نام هوش مصنوعی از بین بره؟ بعد چند روز بعدش توی اینستاگرام یه پیج دیدم که برای یه دانشجوی کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر بود، توی پیجش در مورد هوش مصنوعی توضیح میده یه پست داشت به این عنوان «آیا شغل من از بین میرود؟» که شغل ها به چهار دسته تقسیم میشدن 1. منطقه امن 2. پوشش انسانی 3. پیشرفت آهسته 4. منطقه خطر ؛ منطقه امن شغل هایی که هوش مصنوعی نمیتونه انجامشون بده مثل وکیل و مدیر روابط عمومی، پوشش انسانی شغل هایی که هوش مصنوعی کاملا جای اونها رو نمیگیره اما باهاشون آمیخته میشه مثل معلمان (خوشبختانه :| )، پیشرفت آهسته: هوش مصنوعی احتمالا در آینده میتونه انجامشون بده برام جالب بود مثلا پژوهشگران، مقاله نویسان، طراحان گرافیک، محقق دارو و پزشکی و دانشمندان :| باز یه سایت بود که شغل رو بنویسی بهت میگه که این شغل از بین میره یا نه! اینجا باز سرچ زدم دیدم برای معلم ها هم چند دسته بندی تعیین کرده؛ زدم متوسطه نوشت بدون نگرانی! اما برای معلمان ابتدایی نوشت کاملا ایمن.
توی کل عمر دانشجوییم سه تا استاد بودن که ازشون خوشم اومد. جالب اینه که همهشون آدمای جوونی بودن :)
و آره باید خودمون بریم توی کار. اما! به نظرم با مدرسه رفتن این کار حل میشه. اینکه از همون ترم اول درگیر این کار باشیم. توی دل کار بریم و با واقعیت روبهرو بشیم. خیلی از روشهای تدریسی که بهمون گفتن در حالت ایدهآل به وجود میاد. برای یک کلاس شاید ۴۰ نفر خیلی سخته که بخوای این روش رو پیاده بکنی و باید توانایی مدیریت بالایی داشته باشی و مجبوری از سخنرانی هم بیشتر استفاده بکنی ... در حالیکه داخل کلاس اینها رو نمیگن.
یا مثلا چندین و چند موقعیت توی ذهنم به وجود اومده که مطمئنم داخل هیچ کتاب و درس دانشگاهی نوشته نشده ... بعضی اوقات حتی فکر نوشتن کتاب به ذهنم رسیده به اسم موقعیتهایی برای معلمان تازه وارد و ...
پرچم آموزش ابتدایی هم بالاست مثل اینکه 💪