جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

اینجا جزیره اختصاصی آقای سین هستش :) اینجا از خاطرات دانشجویی تا خاطرات تدریس تا مطالبی که در مورد رشد و توسعه فردی هستش و برام جالبن رو مینویسم گاهی اوقات هم دلنوشته ؛)

آخرین نظرات

33- جامانده از چاپ!

شنبه, ۱۹ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۳۱ ب.ظ

1. ترم قبل پویایی گروهی با تمرکز بر کلاس درس که اینجا یکم در موردش گفتم، استاد آخرای ترم زیاد گفتن که شما کارهاتون بیشترش آمادس فقط نمونه آماری تون کمه که میتونید دو نفر دو نفر کارهاتون رو روی هم بریزید و تبدیلش کنید به مقاله و منم بهتون کمک میکنم، به یکی از دوستان گفتم که میخوای تابستونی اوکیش کنیم؟ گفت عالیه ، باشه؛ بعد امتحانات بهش پیام دادم که شروع کنیم میگفت آره شروع میکنیم، کارمون یکم ریزه کاری داشت گفتم اینا رو انجام بدیم بفرستیم استاد ببینیم چی میگه، گفت فایل های لپ تاپم پاک شده و ندارمش، گفتم فکر یکی از بچه ها فایلت رو داشته باشه بزار ببینم داره، که داشت؛ فایل هم پیدا شد و پیام دادم که استاد از کجا شروع کنیم استاد هم یه فایل صوتی فرستاد و توضیح داد، تا که فایل رو براش فرستادم وا رفت :/ که آقا سخته و اینا، استاد گفته بود که :«باید اول 10 تا مقاله در ارتباط با موضوعتون پیدا کنید برای مرور پیشینه، دوم اینکه بهم ایمیل بزنید نمونه مقاله براتون بفرستم، سوم اینکه باید مشخص کنید مقالتون رو به کجا میخواین بفرستین مثلا ایران کنفرانس یا سیویلیکا سمینار یا همایش هایی که مربوط به موضوعتون هست رو پیدا کنید بعد اطلاعیشو و راهنماشو بخونید و بر اساس اون بنویسید بعد برام بفرستین که اصلاح کنم». باز خودم رفتم همایش های مرتبط با موضوعمون رو پیدا کردم و بهش گفتم شروع کنیم؟ گفت که بیرونم خونه اومدم یه کارش میکنیم، خلاصه که دیگه تنبل بازی درآورد و پیچوند، شاید بگین خب با یکی دیگه کار میکردی باید عرض کنم که بیشتر دوستان کار تحقیقیشون من در آوردی بوده! و برای دانشگاه به اجبار کار رو انجام دادن چه برسه الان و اینکه اگه فعالشون ایشون باشن چه انتظاری از بقیه.

2. ترم قبل یه درس دیگه هم داشتیم به اسم نگارش علمی، استاد ظاهرن خیلی دقیق و سختگیر بود به این صورت که یه فایل Pdf داشت که تمام جزئیاتی که باید برای نگارش علمی مقاله رعایت میکردیم رو نوشته بود، اما اشکالش اینجا بود که ایشون هم حوصله نداشتن بعد از این همه زحمتی که کشیدیم و ساعت ها وقت گذاشتیم براش حتی محض رضای خدا یه بازخورد نداد از مقاله، نمیدونم استانداردش چند تا بازخورد هست که باید به دانشجو بده اما خب دیگه، بعد از امتحانات به ایشون هم پیام دادم که استاد میخوام این مقالمو چاپ کنم، لطف میکنید بازخورد بدین اصلاح کنم؟ اما هیچی!

میدونی همیشه به خودم میگم وقتی کاری رو تا آخرین مرحله نرسوندی در واقع کاری انجام ندادی، آره وقتی نتونستم مقالم رو چاپ کنم چه تفاوتی میکنم با اونی که پول داد براش نوشتن و برای استاد فرستاد هر دومون مقاله نداریم.

نظرات  (۳)

مورد ۲، من یک مقاله در رابطه با قلدری در مدارس نوشته بودم با کلی وسواس و اینکه درست باشه در نهایت برای استادم فرستادم. با توجه به مواردی که داخل کلاس می‌گفت، احساس می‌کردم که برای شاگردای مشتاقش وقت بذاره و براشون اهمیت قائل بشه و برای همین در یک فایل ورد جداگونه براش نوشتم که دوست دارم این مقاله رو توسعه ببخشم و در جاهای مختلف چاپش کنم و اگه امکانش هست در انجام این کار کمک کنه. 

اما خب هیچ خبری نبود :(

 

 

مورد ۱، راستش من از اونایی نیستم که بخوام مقاله‌ی خودخواسته بنویسم. یعنی مثل همین رفیقت. ممکنه برای کارم وقت زیاد بذارم ولی خب تنبلم برای اینجور کارها. 

استاد دروس چند پایه‌مون هم ازمون یک انتقاد کرد و گفت که بین این همه دانشجو که در فرهنگیان دید، یک نفر به عنوان شخص مشتاق پژوهشگر پیدا نکرد!! نکته‌ی خیلی بدی هست ...

پاسخ:
 این استاد ما هم خیلی تاکید میکرد که اگه چاپ کنید و اینا نمره کامل میگیرین و فلان ولی "به عمل کار بر آید به سخندانی نیست!" آدم رو دلسرد میکنن، کاش یه تحول توی این دانشگاه شروع بشه اول از همه از اساتیدش.

میدونی وقتی دانشگاه اینقدر بیخیاله و دانشجوهاش براش مهم نیستن خب دلسرد میشن و بیسواد میمونن.
دکتر صحرایی داره یه کارای مثبتی میکنه امیدوار شدم به آینده دانشگاه. 

سلام

بنظرم حداقل شما یادگرفتین مقاله بنویسین و یک مهارت کسب کردین ولی کسی که خودش انجام نداده یاد نگرفته و تجربه‌ای نداره. 

پاسخ:
سلام
امیدوارم :)) 

یاد حالت های کمال گرایی افتادم(تا کاملا بهش نرسیدم یعنی کلا نداشتمش)

درهرصورت تلاش کردین وتواین بالاپایین ها مقاله نویسی رو بهتر یادگرفتین

برای چاپش (باتوجه ب اطلاعات خودم وجهت کمک)شایدبتونید ازاستاد دلسوزدیگه ای کمک بگیرید وچاپ کردنش رو دوباره امتحان کنید.

پاسخ:
آره خیلی کمال گرام متاسفانه :) حالا باز باید ببینم ترم چه میشه کرد، امیدوارم بشه.