آقای هنری فورد میگه: تنها اشتباه واقعی آن اشتباهی است که چیزی از آن یاد نمیگیریم.
بنابراین این نکاتی که میخوام بگم تجربه است! این تجربهها رو کم کم از اول سال توی دفتر یادداشتم نوشتم و الان میخوام به صورت جمع و جور بگم!
1) مهم ترین تجربه: تجربه ای که خیلی به ضررم تموم شد، این بود که جلسه اول، انتظارات و قوانین رو به صورت کامل نگفتم، بنابراین از سال آینده جلسه اول رو به طور کامل انتظارات و قوانینی که از قبل آماده کردم و توی pdf نوشتم رو به دانش آموزان میگم مثل این مورد که بگم تمام امتحانات ترم بخشی از پازل نمره مستمرتونه و یه امتحان مستقل تحت عنوان نمره مستمر نداریم! (حقیقتش من خیلی طرفدار این ایده که امتحانات از پایه دهم نهایی شده تا دوازدهم و تاثیرش داره از کنکور بیشتر میشه، اینجا برای تلاش های مستمر و پیوسته ارزش قائل شدن)
2) برنامه ریزی نداشتم برای وقت های اضافه و استراحت کلاس؛ بنابراین از سال آینده برای اینکه از وقت های استراحت و اضافه کلاس استفاده خوبی داشته باشم تصمیم گرفتم پادکست های مختلفی که گوش میدم برای رشد و توسعه فردی و همچنین کتاب هایی که میخونم رو به عنوان درس زندگی یا تربیت بهشون بگم، یعنی علاوه بر آموزش بر تربیتشون هم تمرکز کنم، حتی اگه شده یک مقدار کوچک!
3) گروه برای اطلاع رسانی، امسال بعضی کلاس هام توی شاد گروه داشتن اما بعضی هاشون نه! و یه اشکالی که برنامه شاد داره که معلم نمیتونه یه گروه بسازه! بنابراین از سال آینده همون اول سال یه گروه توی فضای مجازی برای اطلاع رسانی تشکیل بدم و به دانش آموزان بگم که حتما گروه رو چک کنن.
4) در نظر نگرفتن رویدادهایی که ممکنه باعث تعطیلی کلاس ها بشه، سعی کنم کتاب رو دو هفته قبل از امتحانات از امتحانات تمام کتم تا اگه رویدادی اتفاق افتاد عقب نباشم، دو جلسه بعدش رو یه جلسه رو به عنوان مرور کتاب و جلسه بعد به عنوان تمرین نمونه سوال!
5) خط قرمز کشیدن روی برگه دانش آموزی که تقلب میکرد! این کار باعث شد که اون دانش آموز عصبانی بشه و برگه اش رو پاره کنه! برای جلوگیری از تقلب باید برگه رو از دانش آموز بگیرم و مانع از تقلبش بشم.
6) نبود برنامه منظم برای پرسش کلاسی، اولش گفتم هر جلسه آماده باشید پرسش داریم اما این ایده جواب نداد، بنابراین از سال آینده سعی کنم از درس به درس پرسش داشته باشم و فصل به فصل امتحان کتبی بگیرم.
7) ارفاق نداریم، امسال در پرسش کلاسی 5 سال از دانش آموزان میپرسیدم اما برخی که بلد نبودن یه سوال اضافه هم میپرسیدم، این ارفاق ها نتیجه اش پرو شدن دانش آموزان بود! بنابراین از سال آینده تنها 5 سوال پرسیده میشه و اینو باید از ابتدای سال بهشون بگم و اینکه ارفاق نداریم حتی 0.25 . (برای پرسش کلاسی میتونم سوالات رو در ورد بزارم با جواب بعد با فرمت heading فقط سوالات رو نمایش بده و جواب پنهان بمونه و با پروژکتور اینطوری سوال بپرسم!)
8) امسال بخاطر اینکه اول کتاب نوشته بود قسمت های بیشتر بدانیم و فعالیت ها و پاورقی و ... در امتحانات از آنها سوال طرح نمیشه، تدریس نکردم، اما امروز دبیرخانه علوم اجتماعی اعلام کرد که از مقدمه درس، تصاویر و زیرنویس، کادرهای رنگی، پاورقی، فعالیت ها، جداول، بخوانیم و بدانیم و غیره هم طرح سوال مجاز است، باید از سال آینده همه کتاب رو تدریس کنم و مانند امسال به دانش آموزانم بگم که فقط شماره صفحات کتاب رو نخونید، دیگه هر چی که هست رو باید بخونید.
9) سوالاتی که برای نوبت دوم هفتم و هشتم ها طرح کردم، سعی کردم توی دو صفحه باشه بخاطر همین فضای کمتری داشتن سوالات برای پاسخ، سال آینده حداقل 3 صفحه باشه و استانداردتر!
10) امسال امتحان مستمر که طراحی میکردم، زیاد روی قالب و استاندارد بودن وقت نمیگذاشتم، از سال آینده سعی میکنم امتحان های مستمر و نوبت اول رو که که طراحی میکنم هم قالب و هم محتوا استاندارد باشه و بزارم سایت گاما که سایر همکاران هم بتونن استفاده کنن.
11) امسال اینقدر از اداره تماس گرفتن که بیا ناظر امتحانات نهایی شو! قبول نمیکردم، چون تا آخر خرداد وقتم پر میشد! اما با یه وعده وسوسه کننده انتقالی قبول کردم، اما دیگه هیچ وقت ناظر نمیشم، خیلی سخته، خیلی.