جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

اینجا جزیره اختصاصی منه:) اینجا از خاطرات دانشجویی تا خاطرات تدریس تا مطالبی که در مورد رشد و توسعه فردی هستش و برام جالبن رو مینویسم گاهی اوقات هم دلنوشته ؛)

آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باشگاه» ثبت شده است

1. راستش تابستونی دارم در مورد رشته برای ارشد تحقیق میکنم، اما تا الان نتونستم در مورد آینده شغلی این رشته ها چیزی پیدا کنم کاش یه سایت درس و حسابی بود :| سایت ها بیشتر معرفی رشته رو دارن و دروسش رو.

2. میخوام اگه بشه زبان چینی رو شروع کنم به نظرم در آینده بیشتر به دردم بخوره! حالا نمیدونم شاید باید انگلیسی رو به سطح عالی برسونم و بعد متمرکز بشم روی چینی :| به نظرم تا چند سال آینده زبان دوم دنیا بشه چینی! شاید بهتر باشه کلاس حضوری برم، خوندن به صورت خودآموز خیلی کند پیش میره البته برای من!

3. زمانی که باشگاه هستم و اینا هیجان و نمیدونم یه حس نشاط هست که به خودم میگم ادامه میدم تا دان 3 یا 4 اما وقتی یه روز میگذره یا تا یه ساعت قبل باشگاه از روی اجبار انگار میرم بخاطر رودربایستی با استادم! کاش این نیرو یا نمیدونم این اجباره باز تو دوران دانشجویی (که یه ماه دیگه شروع میشه) هم ادامه داشته باشه!

4. خیلی وقته ساعت مطالعاتیم (چه درسی چه غیردرسی) رو نمی‌نویسم یعنی از بعد کنکور! توی کارنامه کانون یه بخش داشت که نمودار پیشرفت رو نشون می‌داد من عاشق اون بخش بودم، شاید بشه بهش گفت نمودار تلاش‌ها!، همیشه می‌خواستم همچین نموداری برای بیشتر ابعاد زندگی داشتم که هر موقع می‌خواستم جا بزنم بهش نگاه کنم بگم ببین تا اینجا راه رو تونستی از این به بعدش هم میتونی و چیزی نمونده یا اینکه اگه کلاً یه مدت عقب افتادیم یادمون نره اون همه تلاش‌های گذشته رو، کلاً از اینکه بتونم تلاش هام عینی کنم و جلو باشه خوشم میاد، یا مثلاً یه زبان‌آموز برا خودش به نمودار درست کنه (توی اکسل یا هر جا) هم میتونی ازش انگیزه بگیره هم هر موقع به تلاش هاش نگاه میکنه لذت میبره. (من برای خودم این‌طور نمودار رسم کردم)

5. چند روز پیش رفتم چشم پزشک دوباره مثل پارسال گفت که بیا چشمات رو صفر کن! اما خب میدونی چشم به نظرم کل دنیای یک فرده، نمیشه ریسک کرد، قبلا از دوستم شنیدم بودم بعد لیزیک یه سری مراعات ها داره بهش گفتم گفت اینا همش جفنگیاته! بخاطر همین زیاد بهش اعتماد ندارم دوستم که اطرافیانش زیاد لیزیک کردن، میگفت عمل حداکثر 10 ثانیه طول میکشه و تا یک هفته اصلا نباید توی نور باشی باید بری داخل اتاق تاریک و تا یک ماه هم باید قطره بریزی و مراعات کنی توی گرد و خاک نباشی یا پیازی چیزی حواست بهشون باشه، تا وقتی که قرنیه چشمت جا میافته باید مراقب باشی و اینا، میگفت اگه دکتر خوبی نباشه ممکنه شماره چشمت رو زیاد تر کنه، دیدت رو تار کنه، فشار چشمت بهم بخوره و مشکلات دیگه میگفت دکتر من گفته تا 24 سالگی که قرنیه چشم ثابت میشه عمل نکنین! نمیدونم.

Raymond
۳۰ مرداد ۰۱ ، ۲۲:۰۰ ۷ نظر

از تیر ماه پارسال (١۴٠٠) که کونگ‌فو توآ رو شروع کردم از اونجایی که استاد هنوز باشگاه نداشتند توی پارک یا بیابون (برای استقامت) تمرین میکردیم تا آبان خوب بود بعد توی یکی از تمرینات خیلی بد آسیب دیدم، دیگه چند ماهی نه میتونستم برم نه انگیزه ای داشتم بعد که استاد باشگاه راه انداختند، زنگ زدن که اگه دوست داشتی بیا، منم یه چند روز فکر کردم آخر تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم تا همین قبل امتحانات هم تا میتونستم و درگیر دانشگاه نبودم میرفتم و توی همین مدت هم خیلی آسیب دیدم البته از من ضعیف تر هم اونجا هست اما نمیدونم چرا همش من آسیب میبینم!! ، بعد که هفته قبل رفتم دانشگاه برای ٣ امتحان فقط!  توی خوابگاه نمیدونم موضوع چی بود، اما یکی از دوستان گفت ۴ ساله دارم دفاع شخصی کار میکنم! و همون جا چند تا فن رو انجام داد، واقعا هم با یکی، دو سال نمیشه به جایی رسید، در مسیر بودن و ادامه دادن خیلی حس خوبی داره، تابستون خب پیش همین استادم از مهر که دانشگاه شروع میشه هم نمیدونم، آیا میتونم اونجا یه باشگاه خوب پیدا کنم یا قراره دوباره وقفه بیاد؟ 

از سال کنکور هم بهم میگفت بیا که باعث میشه بهتر درس بخونی و فلان اما خب حوصله نداشتم امروز یه مقاله خوندم که از اثرات ورزش میگفت: زندگی شاد تر، پر انرژی بودن، تقویت حافظه، خلاق تر شدن و مقاوم در برابر بیماری ها حالا جدای از اینها باید استمرار داشته باشم توی کارام، اینم همون تغییر یک درصدی جیمز کلیر هست دیگه، نه؟

Raymond
۱۵ تیر ۰۱ ، ۲۱:۵۱ ۳ نظر