این قسمت خاطره هم داره!
ترم یک :
استاد شماره 2 :
اوایل ترم استاد گفت که این درستون هم تئوری هست هم عملی و یه پروژه برامون تعریف کردن که باید تا آخر این ترم آماده بشه و 3 تا منع اصلی و چندین منبع فرعی ؛ ترم اول بودیم و تازه کار ! خلاصه که من هم میخواستم خیلی عالی از کار در بیاد و همش تو کتابخونه و توی سایت ها بودم ؛ اواسط ترم تعدادی از ما که برامون مهم بودش کارهامون رو نشون استاد دادیم و ایشون هم نظر دادن و ایراداتی گرفتن ؛
خلاصه که خیلی اون ترم اذیت شدم بخاطرش چون گفتم بود 8 نمره داره و حسابی براش زحمت کشیدم.
جالب اینجاست که برخی از دوستان ما هم که اصلا براشون مهم نبود و انجام ندادن و بعضی از اونها هم که شب قبل از امتحان یه نیم ساعت تا یه ساعت چند تا مطلب از نت تو ورد کپی کردن و تمام!
بعد که نمرات اومد اون کسی که اون شب کار هاش نیم ساعت تا یه ساعت شده بود و کپی کرد نمرش از ما بیشتر شده و شده 20 ! بله متوجه شدیم که استاد اصلا این کار ها براش مهم نبوده و اصلا نگاه نکرده ! (البته از ترم بعد متوجه شدیم که کلا روال انگار همینطوره ؛ و متاسف شدم برای دانشگاه فرهنگیان با این گونه اساتید)
نکات مثبت :
حقیقتش روش تدریسش سخنرانی بود و ایده خاصی نداشت و دانشجوهاهم سر کلاس فعال نبودن.
(البته اینم بگم که این انگیزه ای که در دانشجو ها ایجاد کرد یه فریب بود و نمیشه جز نکات مثبت آوردش بخاطر اینکه نتیجه عکس داد و دانشجو رو دلسرد کرد)
نکات منفی :
1) دقیق و روشن کار پژوهشی رو بیان نکرد و باعث شده بود دانشجو ها دو سه هفته اول گیج بشن.
2) عدم پیگیری کار ها در طول ترم.
3) روش تدریس سنتی.
راهکار :
1. تهیه چک لیست از انتظارات با بیان نکات در مورد آنها در یک فایل و در اختیار دانشجو قرار دادن.
2. تهیه بازه زمانی برای چک کردن پرژه های به عنوان "چک اولیه"
3. استفاده از روش تدریس فعال مانند روش "یادگیری معکوس" و ارائه دانشجویان (کنفرانس).
4. و در آخر ارائه خلاصه پروژه ها در کلاس.