جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

اینجا جزیره اختصاصی آقای سین هستش :) اینجا از خاطرات دانشجویی تا خاطرات تدریس تا مطالبی که در مورد رشد و توسعه فردی هستش و برام جالبن رو مینویسم گاهی اوقات هم دلنوشته ؛)

آخرین نظرات

44- عینک معلمی (1): روز اول تدریس

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ۰۶:۲۰ ب.ظ

خب شهریور از اداره تماس گرفتن که در فلان مدارس ابلاغ گرفتی برای تدریس، یه دبیرستان دوره اول و یه دوره دوم؛ روز سوم ‏مهر که تدریس داشتم، با یکی از هم ورودی های دانشگاه فرهنگیان که دانشگاهش یه استان دیگه بود اما محل خدمتش مثل من ‏بود، باهام رفتیم اون شهرستان، ۱۰۰ کلیومتر فاصله هست، وقتی که رفتم مدرسه دوره اول، خیلی دانش آموزی شلوغ و بی ‏ادبی داشت، طوری که جواب‌گویی مدیر رو می‌کردن، زنگ زدم به اداره که این دیگه چه مدرسه ای هستش مدیر توانایی ‏کنترل نداره، روز بعد که رفتم دانش آموزا خیلی بهتر بودن البته اینکه جدی تر بودم باهاشون و ازشون درس پرسیدم هم بی ‏تاثیر نبود. با این شرایط تصمیم گرفتم برم اداره کار کنم که بعد از مشورت با یکی از آشنایان توی اداره منصرف شدم به این ‏دلایل:‏

‏- تابستون هم باید می‌رفتم اداره

‏- حقوق تفاوتی ندارد

‏- تعطیلات خیلی کمتری داره

‏- و اینکه ۶ روز هفته باید از ساعت ۷.۱۵ تا ۲.۱۵ میرفتم

اشتباهات تدریس در این یک هفته ای که از مهر میگذره:‏

1.بزرگ ترین اشتباهم این بود که اونقدری که دلم میخواست جدی نبودم، اصلا نباید خنده و لبخند بزنم چون دانش آموز ‏ظرفیت نداره البته هر کلاس فرق میکنه ولی در 90 درصد مواقع جدی باید باشه معلم وگرنه نمیتونه کلاس رو ‏مدیریت کنه (اما خب بعضی اوقات میگم به من چه اصلا من تا حدی میتونم کلاس رو کنترل کنم بقیش به من مربوط ‏نیست) در یکی از کلاس ها یه جلسه خیلی جدی بودم اون ساعت اون کلاس خیلی ساکت و آروم بود اما دوباره جلسه ‏آینده خواستم باهاشون صمیمی بشم اما خب دانش آموز جماعت ظرفیت نداره.‏

2. حضور و غیاب نکردم (چون لیست حاضر نبود)‏

3. پیش دانش آموزان ته کلاس هم می‌رفتم (برای اینکه جو صمیمانه باشه اما پشیمون شدم)، باید جلو کلاس روی صندلی ‏بشینم فقط.‏

4. نگفتم هر بی انضباطی یه منفی و نمره کم میشه، هر فعالیت و مشارکت فعال مثبت داره.‏

5. داد نزدم: یکی از دوستان گفت من سر دو سه تا از دانش آموزان داد میزنم بقیه ساکت میشن.‏

6. ضبط نکردن کلاس: چقدر دلم میخواست کلاس رو ضبط کنم که اگه دانش آموز خطا و غلط اضافی کرد به عنوان مستند ‏به مدیریت نشون بدم.‏

7. نداشتن برنامه برای وقت اضافه کلاس: در پرسش از دانش آموزان از هر دانش آموز سوالات زیادی بپرسم اینطور ‏نباشه که مثلا 3 یا 4 تا باشه فقط.‏

8. درست و کامل علامت نزدم که به چه کلاسی چه سوالات و فعالیت های رو میگم و همون ها رو بپرسم و امتحان بگیرم ‏‏(چون مثلا سه تا دهم هست دهم ریاضی و انسانی و تجربی)‏

9. یکی از دانش آموزان رو از کلاس اخراج کردم: نباید اخراج کنم یا حرفی بزنم باید وقتی که دانش آموز هر چیزی که ‏گفت مثلا توهین یا تمسخر و فحش و غیره هیچ واکنشی نشون ندم و فقط به مدیریت ارجاع بدم.‏

10. لپ تاپ رو نبردم، باید از لپ تاپ استفاده کنم برای گروه بندی و یادداشت و غیره چون با گوشی سخته.‏

اما خب فعلا با این روش تدریس پیش میرم‎: ‎

بعد از گروه بندی شدن دانش آموزان، هر گروه میاد درس رو ارائه میده، یک نفر خلاصه کلی از درس، یک نفر هم جواب ‏دادن به فعالیت های درس، اما به این صورت هست که‎:‎

‎1. دانش آموز در حد یک یا دو دقیقه خلاصه و مفهوم درس رو توضیح میده

2. ‎بعد من درس چدید رو تدریس میکنم

3. ‎فعالیت ها توسط دانش آموز پاسخ داده میشه و بقیه مینویسن

4. ‎اگه امکانش باشه تست کار میکنیم

5. ‎پرسش از درس جدید! یا قبلی‎.‎

خیلی این یک هفته برام سخت بود، الان متوجه شدم معلمی چه شغل سختیه، علاوه بر مدیریت کلاس باید با دانش آموز طوری ‏رفتار کنی که دشمنت نشه که مثلا ماشینت رو داغون کنه یا ... و از اون طرف کلاست ساکت باشه، واقعا سخته

 

۰۲/۰۷/۱۰

نظرات  (۸)

۱۰ مهر ۰۲ ، ۱۸:۳۰ یاسمن گلی :)

همه چیز بازم بستگی به این داره که کجا مشغول به تدریس باشین.

چقدر معلمی سختتعع :||

پاسخ:
دقیقا بعضی کلاس ها با دانش آموز صمیمی باشه اون کلاس خیلی کلاس خوبیه اما بعضی کلاسا برعکس.
خیلی...

سلام

خداقوت واقعا 

هفته اول سخته، بقیه‌اش هم سخته و حتی شاید سخت‌تر اما هفته اول حقیقتا سخته. خدا پشت و پناهتون 

اداره بجز موارد ذکر شده محیط افتضاح کارمندی رو هم داره، پشت میز نشینی طبیعتا از معلمی راحتتره اما روح رو فرسوده می‌کنه و دچار رکود مزخرفی می‌کنه آدم رو

می‌دونم خودتون حواستون هست 

اما یه بار دیگه بازنگری کنید در خودتون 

هدف از مدیریت کلاس چیه؟ فقط خفه کردن صدای دانش آموز برای اینکه مثل یه ظرف اطلاعات رو بریزیم تو مغزشون؟ 

حفظ تعادل بین جدیت و رفاقت با دانش آموز مصیبته واقعا. کار حضرت فیله 

اما نکنه یه وقت فقط ساکت کردن و آروم نگه داشتنشون بشه هدف اصلی امون؟ بچه باید انرژیش تخلیه شه. باید لذت ببره از کلاس. این دوتا اگه انجام نشه که تدریس هیچ فایده‌ای ندارد....

پاسخ:
سلام
سلامت باشید، ممنون، همچنین برای شما
- خیلی سخت بود، تازه به من درس سال دوازدهم دادن که تدریس کنم، اونا اصلا دیگه واقعا افتضاحه کلاسشون، همش میگن آقا فقط 5 سال تفاوت سنی داریم :/
- آره پشیمون شدم از اداره
- میدونی وقتی کلاس آرامش نداشته باشه و ساکت نباشه تر و خشک با هم میسوزه و معلم دیگه انرژی و انگیزه لازم رو برای تدریس به اون کلاس رو از دست میده
- منم مخالفم که دانش آموز یه ظرفه، هر دانش آموز اطلاعاتی از قبل داره که معلم باید بهشون جهت بده.
- خدا رحم کنه تازه یه هفته گذشته فکر میکنم 1 ماه گذشته
- نمیدونم روستا کلاس دارین یا نه ولی با هر تکنیکی که بگین کار کردم خود دانش آموز میاد به من میگه آقا اصلا شما بیا منو بزن بقیه ساکت میشن :/

من هنوز دانشجومعلمم

برای همینم بابت اظهار نظر عذاب وجدان دارم. شاید در مقامی نیستم که نظر بدم اصلا 

اونچه که میگم تجربیات زیسته اطرافیانم در دبیرستان های پسرانه است، همه هم تجربه سال اول تدریس از سه معلم متفاوت 

 

یکی می‌گفت دیدم کلاس هیچ جوره ساکت نمیشه. یه خاطره یا یه ماجرا که براشون جذاب بود یا یه جوک  تعریف کردم. بعد قرار گذاشتم باهاشون دو صفحه درس بخونیم، یه خاطره میگم. بعد توی اون دو صفحه یا حتی با صفحه گاها ساکت ساکت میشدن منتظر تموم شدنش

 

یکی می‌گفت قبل از همه دانش آموزها رفتم دوربینم رو روشن کردم و گذاشتم کلاس 

خودم بیرون وایستادن

دانش آموزهای وقتی اومدن باهم دیگه شوخی و کل کل و... جزئیات اینکه چی کارا کرده بودن رو به من نگفت. فقط گفت همون فیلم رو ذخیره کردم. گفتم یا با من راه میایید و اذیت نمیکنید یا همین فیلم رو نشون مدیر/ اداره/ اولیاتون میدم 

درواقع با اون فیلم باج گیری میکرد :) 

 

یکی می‌گفت لیگ فوتبال مدرسه راه انداختم. حالا معلم ورزش نبودا اصلا. با معلم ورزش و مدیر و معاون هماهنگ میکرد. تایم های ورزش یا خالی دانش آموزها و بعد مدرسها رو هماهنگ میکرد و برنامه تمرینی برای همه کلاسها میریخت. بعد اینطوری هم همه دانش آموزها براش احترام قائل شده بودن (در عین رفاقت) هم انرژی‌اشون تخلیه میشد و دیگه تو کلاس شر درست نمیکردن 

پسر نوجوون بمب انرژیه 

حق داره بنده خدا 

این بچه اگه روی صندلی بند بشه اتفاقا مشکل داره. افسردگی داره. 

چه تفریحی تو زندگیش داره مگه؟ 

 

خیلی سن حساسی هستن 

میتونید نجات بخششون باشید....

پاسخ:
- نه بابا اشکال نداره
- تجربیات خوبی بود ممنونم همکار 🙏
- دقیقا باید مدرسه طوری باشه که وقتی هایی رو مثلا زنگ ورزش هر هفته اختصاص بده به تخلیه هیجانی مثلا با استخر یا باشگاه یا کوهنوردی جایی، تا سر کلاس معلم طرف دیگه برای درس آماده باشه.
- امیدوارم... 
۱۰ مهر ۰۲ ، ۱۹:۱۶ زری シ‌‌‌

دبیر چه درسی هستین ؟

پاسخ:
تاریخ، جغرافیا، جامعه شناسی، مطالعات اجتماعی :) 

برای شما که متوسطه هستین کنترل دانش آموزان خیلی خیلی سخت‌تره. توی ابتدایی حداقل می‌شه با نمره‌ی انضباط و محرومیت از ورزش تهدیدشون کرد (هر چند که چند نفرشون با این مورد هم مشکلی ندارن :)))) ) و بی انضباطی دانش‌آموز عمدی نیست. اما توی دبیرستان چه دوره‌ی اول و چه دوره‌ی دوم دانش آموزا عمدا معلم رو اذیت می‌کنن ... :(

 

نخندیدن سر کلاس خیلی مهمه. حداقل یک ماه اول اصلا خنده نباید براتون معنایی داشته باشه. حتی لبخند هم نه. من هم تا به الان تمام تلاشم رو کردم که نخندم ولی بعضی جاها دیگه ناخودآگاه خودم از بعضی تیکه‌هایی که می‌ندازم و یا اشتباهاتی که می‌کنم خنده‌ام می‌گیره :))

 

و در نهایت هم اینکه اگه سخت بگیری برات سخت می‌گذره، اگه راحت بگیری راحت‌تر می‌گذره. 

 

اداره با دانش‌آموز سر و کار ندارین ولی محیط کارمندی داخل اداره خیلی مسمومه متأسفانه. مدرسه جوش بهتره ... فقط همین بحث دور بودن و دانش آموزاست ...

پاسخ:
- آره همینطوره، دانش آموز سال دوازدهم میگه هر کار میخوای انجام بده برام مهم نیست برای اینا منفی و ارجاع به دفتر شوخیه.
- دقیقا، دارم تمرین میکنم همینکار رو کنم.
-آره اداره دیگه بدتر.
خدا بهمون صبر بده :) 
۱۰ مهر ۰۲ ، ۱۹:۵۷ زری シ‌‌‌

به بچه های تجربی و ریاضی واسه جغرافیا و تاریخ سخت نگیرین تیریخیدا 🫠🫠🫠 اونا استرس کنکورشون هم هست .

انقدر خاطرات افتضاحی از مطالعات و تاریخ دارم . معلما هم همه به جوری بودن انگار ارث باباشونو خورده بودیم /:

پاسخ:
گفتم بهتون سخت نمیگیرم به شرطی که باهام راه بیاین و ساکت باشین، اما انگار خودشون نمیخوان

کامنت قبلی رو دیدم یاد دوران خودم افتادم.

ما یک معلم اجتماعی داشتیم دهممون (اجتماعی بود چی بود؟ یادم نیست دقیقا) خیلی سخت گرفت. خیلی اذیتمون کرد. سر کلاسش کلا مشکل داشتیم. 

سال بعدش که دهمیا باهاش داشتن، طی ماه امتحانات مادر، خواهر و عمه‌‌ی این معلم فوت کردن ... حالا نمی‌دونم اثرات آه و نفرین دانش‌آموزا بود یا نه ولی حواست باشه که آه و نفرینی پشت سرت نباشه. 

پاسخ:
- نمیدونم آره بعضی اوقات میگم به درک من سخت نمیگیرم
- هعی اه معلم چی میشه! که به عمد اذیتش میکنن؟ 
۱۴ مهر ۰۲ ، ۱۹:۵۳ محمد قاسم پور

سلام علیکم

خدا قوت

من عنوان مبلغ رفتم مدارس جنوب تهران.

غالبا یکی دوتا دانش آموز شر هست که اگر نبودن، همه چیز عالی می‌شد.

طبق تجربه اگر در برخورد اول با چهارتا تیکه درشت ساکت بشن، دیگه تا آخر کار مرید میشن.

پاسخ:
سلام، ممنونم
دقیقا همینطوره برخورد اول خیلی مهمه. متاسفانه من این مرحله رو از دست دادم :)