جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

یادگیرنده مادام العمر

جزیره من

اینجا جزیره اختصاصی آقای سین هستش :) اینجا از خاطرات دانشجویی تا خاطرات تدریس تا مطالبی که در مورد رشد و توسعه فردی هستش و برام جالبن رو مینویسم گاهی اوقات هم دلنوشته ؛)

آخرین نظرات

۳۳ مطلب با موضوع «خاطرات» ثبت شده است

چند روز پیش یک پیام تحت عنوان مدیریت کلاس در گروه دبیران کشوری رشته خودم گذاشتم و ازشون راهنمایی خواستم، در نتیجه تجربیاتشون رو با من به اشتراک گذاشتن:

  1. همیشه همیشه جلسه اول جدی و با اقتدار برید کلاس اما یه جمله میخوام بهتون بگم تحت هیچ شرایطی حتی بدترین شرایط که عصبانی و ناراحت میشید به دانش آموزی بی احترامی نکنید منظورم گفتن واژه نامناسب هست، چون اینطور دبیری بیشتر خودشو زیر سوال میبره، اینطوری شاید دانش آموز یه چیز بگه عزت معلم زیر سوال بره.
  2. سعی کنید جدا جدا بنشینند و دانش آموزان شلوغ رو کنار هم نگذارید بنشینند.
  3. خودتونو تابلو نکنید، یه طوری غیرمستقیم تنبیه کنید مثلا از دانش آموزان شلوغ درس بپرسین یکم سوالات سخت.
  4. پیش همکار ها مشکلات کلاستون رو نگید بعضی ها سواستفاده میکنن
  5. بهشون بگید برای نمره مستمر نظم و انضباطشون تاثیر داره، حتما جلسه اول انتظارات و قوانین کلاس رو مشخص کنید.
  6. نزارید بیکار باشن بهشون تکلیف بده، هیچ وقت نزارید بیکار باشن.
  7. از قوانین و اصولی که بیان کرده اید (اگر واقعا حساب شده هستند) کوتاه نیاید.
  8. تغییر چیدمان صندلی کلاس ها به روش U شکل اینطوری تسلط معلم به کلاس بیشتره.
  9. به هیچ وجه با دانش آموز دهن به دهن نشید، از دانش آموزان باهوش ولی شیطون و شر به عنوان همیار معلم برای کنترل کلاس، امتحانات، حضور و غیاب استفاده کنید، حتما حتما با مطالعه و دست پر سر کلاس حاضر بشید بفهمن ضعف دارین اذیتتون میکنن، باید ابتدا قبولتون داشته باشند.
  10. یک نکته را در نظر بگیرید و بر اساس آن برنامه ریزی کنید: 1. هر چه سن دانش آموز کمتر باشد، آزادی در اختیار معلم و انتخاب بچه ها محدودتر است، در کلاس دوازدهم میتوان آزادی بیشتری نسبت به کلاس دهم داد، اگر بخواهید فرم همه کلاس هایتان از نظر نظم، مدیریت، تدریس، ارزشیابی و نتایج ارزشیابی مشابه باشد، احتمالا به مشکل خواهید خورد. 2. اگر بیشتر دبیران با یک کلاس مشکل دارند لازم است درخواست جلسه دبیران کنید و در آن جلسه اختصاصا به مسئله آن کلاس رسیدگی و تصمیم واحد بگیرید. 3. در دوره نوجوانی بیکار بودن و استراحت برای کلاس مشکل آفرین است فکری برای پرکردن اوقات کلاس کنید 4. گاهی لازم است با دانش آموزان مورد نظر انفرادی صحبت کنید و سعی کنید با آنها ارتباط انسانی همراه با احترام برقرار کنید و تهدید را برای آخرین حربه در نظر بگیرید. 5. اگر امکان دارد از تدریس تصویری و پاورپوینت استفاده کنید اما به مدت کوتاه.
  11. یه همکاری داشتیم مرحوم شد خدایش بیامرزاد میگفت: یه جو زور بهتر از هفتار من حرف حساب است، البته این حرف همه جا و درباره هر کسی کاربرد ندارد.
  12. در اولین جلسه ای که با کلاس جدید کلاس دارم هیچگاه تدریس نکرده ام، دو سه شرط ساده دارم و برایم مهم است: 1. درست نشستن و نکشیدن صندلی 2. به موقع حرف زدن و قطع نکردن حرف دیگران 3. با بهداشتی ترین کلمات سخن گفتن 4. پرهیز از خوردن در کلاس و عدم اجازه برای دستشویی مگر برای دانش آموزان مشکل دار. لازم شد نوازش (کتک زدن) هم هست اما معمولا هر دو سه سال یکبار، خبرش که بپیچد کافی است :)
  13. بعد از چهل سال سابقه کار توصیه میکنم، هیچ وقت بخاطر مسئله انضباطی بچه را از کلاس بیرون نکنید یا اولیای دانش آموز را نخواهید به مدرسه توصیه های من: 1. اجازه ندهید اینها کنارهم بخصوص آخر کلاس بنشینند. 2. از اون دانش آموزان درس بپرسین و بخاطر درس نخواندن از کلاس با نماینده کلاس بفرستیدش دفتر، بعد هم راهش ندهید سرکلاس. 3. سه جلسه برای درس که بیرونش کردید ولی فرد را بخواهید و راجع به درس نخواندنش با پدر و مادرش صحبت کنید و فراموش نکنید که اصلا راجع به مسئله انضباطی دانش آموز حرفی نزنید و شکایت نکنید. 4. این روش را با یکی یا دو نفر از گردن کلفت ها انجام دهید 5. نفر سوم و چهارم را که وارد بازی میکنید اما آنها را میبخشید و بهشان سخت نمیگیرید. امیدوارم جواب بدهد.

خیلی خوشحال شدم از این همه تجربیات و پیشنهادات جالب، خدا خیرشان دهد.

آقای سین
۰۴ آبان ۰۲ ، ۱۵:۲۲

- فکر می‌کردم من فقط دانش آموز بی انضباطی رو از کلاس میندازم بیرون دیدم نه، یکی از معلم های با سابقه هم گفت یه دانش آموز رو انداختم از کلاس بیرون. (م، ت، م)

- سر کلاس پایه دوازدهمم دانش آموزا میگفتن ما اصلا درس برامون مهم نیس ما فقط اومدیم دیپلم بگیریم و خیلی بی انضباط و بی ادب بودن، یکی از دانش آموزام شماره منو پیدا کرده بود، زنگ زد که آقا، بچه ها کلاس ما کلا اینطورین، پارسال هم یه معلم داشتیم که سال اولش بود بچه ها خیلی اذیتش کردن و... تا قبل حرف این دانش آموز من اعتماد به نفسو از دست داده بودم به خودم می‌گفتم شاید من نمی‌تونم این کلاس رو کنترل کنم؟! خدا خیرش بده، البته شنیده بودم که دانش آموزا معلم های سال اول رو اذیت می‌کنن اما فراموش کرده بودم، خیلی خوشحال شدم.

- بعضی اوقات توی ذهنم میاد که دانش آموز رو اذیت نکنم من درسمو بدم و اگه کلاس از بی انضباطی منفجر شد مدیر بیاد رسیدگی کنه، چون آشنایان معلممون که بازنشسته هستن هم اینو میگن.

- مدیر توی دفتر داشت در مورد این موضوع صحبت می‌کرد: وقتی اینطور دانش آموزانی رو میبینین سعی کنین دانش آموز رو شرمنده کنین، چطوری؟ گفت که مثلا وقتی میخوای درس رو بپرسی اول از دانش آموز درسخون بپرس بعد دانش آموزان دیگه، بعد از اون دانش آموزان شلوغ کن و از اینها سوالات ساده تر بپرسین.

- خیلی برام عجیب بود: همه معلم ها قبل کلاس درس میخونن مثل دانش آموز، مثلا یکی از معلم ها گفت من سال اول می‌رفتم فیلم های آموزشی سایت آلا رو ریز به ریز جزوه می‌نوشتم بعد از روی همون ها به دانش آموزان توضیح می‌دادم و تدریس می‌کردم، کلا توی دفتر می‌بینم که معلما چقدر روز یا شب قبل مطالعه میکنن، همین معلم گفت یک یا دو سالی زحمت بکشید بعد براتون راحت میشه.

- یکی از معلمان بازنشسته که همسایمون هست می‌گفت که اگه بخوای دلسوز باشی (درس رو بده دانش آموز درسخوند یا نه دیگه مهم نیست) هم پیر میشی هم دیوونه، روز اول تدریس خیلی جدی باش، به قولی گربه رو دم حجله بکش، دانش آموز دندونتو نبینه، طوری باش انگار پروفسوری (یعنی دانشت رو بالا ببر)

- یکی از معلما توی دفتر یه حرف جالب زد: وقتی کاری شروع کردی کسی مسخرت نکرد بفهم دیر شروع کردی!

 - می‌خوام سعی کنم از سال آینده درس کار و فناوری رو بردارم یا بخش اداری و فناوری مدرسه. 

اشتباهات جلسه های قبل:

- تسلط کامل روی برخی مطالب نداشتم باید وقت بیشتری برای کلاس هام بزارم، که کامل دروس رو توضیح بدم حالا اگه وقت شد سوالات درس رو بگم نشد براشون می‌فرستم. 

آقای سین
۱۸ مهر ۰۲ ، ۲۰:۰۰ ۳ نظر

خب شهریور از اداره تماس گرفتن که در فلان مدارس ابلاغ گرفتی برای تدریس، یه دبیرستان دوره اول و یه دوره دوم؛ روز سوم ‏مهر که تدریس داشتم، با یکی از هم ورودی های دانشگاه فرهنگیان که دانشگاهش یه استان دیگه بود اما محل خدمتش مثل من ‏بود، باهام رفتیم اون شهرستان، ۱۰۰ کلیومتر فاصله هست، وقتی که رفتم مدرسه دوره اول، خیلی دانش آموزی شلوغ و بی ‏ادبی داشت، طوری که جواب‌گویی مدیر رو می‌کردن، زنگ زدم به اداره که این دیگه چه مدرسه ای هستش مدیر توانایی ‏کنترل نداره، روز بعد که رفتم دانش آموزا خیلی بهتر بودن البته اینکه جدی تر بودم باهاشون و ازشون درس پرسیدم هم بی ‏تاثیر نبود. با این شرایط تصمیم گرفتم برم اداره کار کنم که بعد از مشورت با یکی از آشنایان توی اداره منصرف شدم به این ‏دلایل:‏

‏- تابستون هم باید می‌رفتم اداره

‏- حقوق تفاوتی ندارد

‏- تعطیلات خیلی کمتری داره

‏- و اینکه ۶ روز هفته باید از ساعت ۷.۱۵ تا ۲.۱۵ میرفتم

اشتباهات تدریس در این یک هفته ای که از مهر میگذره:‏

1.بزرگ ترین اشتباهم این بود که اونقدری که دلم میخواست جدی نبودم، اصلا نباید خنده و لبخند بزنم چون دانش آموز ‏ظرفیت نداره البته هر کلاس فرق میکنه ولی در 90 درصد مواقع جدی باید باشه معلم وگرنه نمیتونه کلاس رو ‏مدیریت کنه (اما خب بعضی اوقات میگم به من چه اصلا من تا حدی میتونم کلاس رو کنترل کنم بقیش به من مربوط ‏نیست) در یکی از کلاس ها یه جلسه خیلی جدی بودم اون ساعت اون کلاس خیلی ساکت و آروم بود اما دوباره جلسه ‏آینده خواستم باهاشون صمیمی بشم اما خب دانش آموز جماعت ظرفیت نداره.‏

2. حضور و غیاب نکردم (چون لیست حاضر نبود)‏

3. پیش دانش آموزان ته کلاس هم می‌رفتم (برای اینکه جو صمیمانه باشه اما پشیمون شدم)، باید جلو کلاس روی صندلی ‏بشینم فقط.‏

4. نگفتم هر بی انضباطی یه منفی و نمره کم میشه، هر فعالیت و مشارکت فعال مثبت داره.‏

5. داد نزدم: یکی از دوستان گفت من سر دو سه تا از دانش آموزان داد میزنم بقیه ساکت میشن.‏

6. ضبط نکردن کلاس: چقدر دلم میخواست کلاس رو ضبط کنم که اگه دانش آموز خطا و غلط اضافی کرد به عنوان مستند ‏به مدیریت نشون بدم.‏

7. نداشتن برنامه برای وقت اضافه کلاس: در پرسش از دانش آموزان از هر دانش آموز سوالات زیادی بپرسم اینطور ‏نباشه که مثلا 3 یا 4 تا باشه فقط.‏

8. درست و کامل علامت نزدم که به چه کلاسی چه سوالات و فعالیت های رو میگم و همون ها رو بپرسم و امتحان بگیرم ‏‏(چون مثلا سه تا دهم هست دهم ریاضی و انسانی و تجربی)‏

9. یکی از دانش آموزان رو از کلاس اخراج کردم: نباید اخراج کنم یا حرفی بزنم باید وقتی که دانش آموز هر چیزی که ‏گفت مثلا توهین یا تمسخر و فحش و غیره هیچ واکنشی نشون ندم و فقط به مدیریت ارجاع بدم.‏

10. لپ تاپ رو نبردم، باید از لپ تاپ استفاده کنم برای گروه بندی و یادداشت و غیره چون با گوشی سخته.‏

اما خب فعلا با این روش تدریس پیش میرم‎: ‎

بعد از گروه بندی شدن دانش آموزان، هر گروه میاد درس رو ارائه میده، یک نفر خلاصه کلی از درس، یک نفر هم جواب ‏دادن به فعالیت های درس، اما به این صورت هست که‎:‎

‎1. دانش آموز در حد یک یا دو دقیقه خلاصه و مفهوم درس رو توضیح میده

2. ‎بعد من درس چدید رو تدریس میکنم

3. ‎فعالیت ها توسط دانش آموز پاسخ داده میشه و بقیه مینویسن

4. ‎اگه امکانش باشه تست کار میکنیم

5. ‎پرسش از درس جدید! یا قبلی‎.‎

خیلی این یک هفته برام سخت بود، الان متوجه شدم معلمی چه شغل سختیه، علاوه بر مدیریت کلاس باید با دانش آموز طوری ‏رفتار کنی که دشمنت نشه که مثلا ماشینت رو داغون کنه یا ... و از اون طرف کلاست ساکت باشه، واقعا سخته

 

آقای سین
۱۰ مهر ۰۲ ، ۱۸:۲۰ ۸ نظر

خیلی وقته از پایان ترم آخر میگذره و من فراموش کردم یه مطلب جالب که توی این ترم خوندم رو بگم! همونطور که توی پست قبل گفتم این ترم درسی داشتم به نام جامعه‌شناسی قشربندی و نابرابری‌های اجتماعی، یه مقاله استاد معرفی کرد که خیلی برام جالب بود به اسم: بازتولید طبقات اجتماعی در نظام آموزشی! (حسین دهقان)

یه خلاصه ازش میگم:

  1. طبقات اجتماعی و عملکرد تحصیلی: از اینکه فرزندان طبقه پایین مهارت‌های رفتاری و گفتاری پایینی دارند که این مهارت‌ها پیش‌نیاز موفقیت در کلاس در است تا نتایج کلمن جامعه‌شناس آمریکایی که طبقه اجتماعی مهم‌ترین عامل تأثیرگذار در پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان بوده و همچنین نتایج تحقیقات کریستوفر جنکس: طول مدت تحصیلی در یک سال، طول مدت یک روز، امکانات و تسهیلات فیزیکی مدرسه، حقوق معلمان، نوع آموزش معلمان و مواردی از این نوع ارتباط چندانی با پیشرفت تحصیلی ندارد، جنکس همانند کلمن به این نتیجه رسید که پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان به یک عامل بستگی دارد آن هم زمینه خانوادگی است و زمینه خانوادگی 48 درصد پایگاه شغلی فرد رو تعیین میکنه. مطالعات مشابه در کشورهای جهان سوم نیز این موضوع رو تایید میکنه.
  2. حساسیت تحصیلی والدین: یعنی میزان توجه و انتظار والدین به تحصیلات فرزندانشان و پیگیری آنها در امور تحصیلی. در این موضوع مطالعاتی همچون مطالعات دگلاس نشان داد: کودکانی که والدین آنها به بهبود تحصیلی فرزندشان علاقمند هستند بدون توجه به توانایی خود و شروع کار، معمولا بر دیگران پیشی میگیرند، طبقات متوسط به لحاظ مانوس بودنشان به تحصیلات به مثابه عامل تحرک اجتماعی و طبقه بالای جامعه برای حفظ جایگاهشان علاقه بیشتری به پیگیری تحصیلی فرزندانشان دارند.
  3. عزت‌نفس: یافته‌های پژوهشی نشان میده که افرادی که از وضعیت اقتصادی بهتری برخوردار بودند دارای خودپنداره قوی نیز هستند و افرادی که عزت‌نفس بالایی دارند هنگامی که توانایی آنها به مبارزه طلبیده می‌شود به احتمال زیاد، کارها را با موفقیت به انجام می‌رسانند تا افرادی که عزت‌نفس پایینی دارند، بنابراین عزت‌نفس از وضعیت اقتصادی و طبقه اجتماعی تأثیر پذیرفته و بر عملکرد تحصیلی تأثیر می‌گذارد، همچنین رابطه عزت‌نفس با عملکرد تحصیلی دوطرفه است یعنی دستیابی دانش‌آموز به عملکرد تحصیلی بهتر باعث عزت‌نفس میشه و عزت‌نفس باعث بهبود عملکرد تحصیلی می‌شود.
  4. پیشنهاد: راه‌هایی برای تعدیل تأثیر طبقات بالا 1. همان‌طور که حساسیت تحصیلی طبقات بالا باعث بهبود عملکرد تحصیلی فرزندانشان شده است برای فرزندان طبقات پایین نیز از طرف مدرسه باید حساسیت‌هایی در نظر گرفته شود تا کاستی‌های خانواده آنها برطرف شود. 2. علاوه بر آموزش‌های والدین از طریق انجمن اولیاومربیان به والدین داده می‌شود، مدرسه هم با سپردن نقش و مسئولیت‌هایی به دانش‌آموزان طبقات پایین می‌تواند تا حدی عزت‌نفس آنها را افزایش دهد.

خلاصه که نظام های آموزشی با عملکردی که دارند باعث بازتولید طبقات اجتماعی میشوند تا تحرک اجتماعی.

آقای سین
۱۵ مرداد ۰۲ ، ۱۲:۰۶ ۱ نظر

خیلی وقته ننوشتم ترم آخر دانشگاه هست و روز های یک مقدار سختیه البته دنیا هم داره سخت میگیره :)

 چون ترم آخر هست اساتید بیشتر سعی میکنین نکات و تجربیاتی در مورد تدریس و معلمی کردن بهمون آموزش بدن یا یادآوری کنن! امروز سر کلاس استادمون (جامعه شناسی قشربندی و نابرابری های اجتماعی)  یه نکته مهم و قشنگ گفت خواستم اینجا بنویسمش، گفتن که :«خیلی به عزت نفس توجه داشته باشید که میتونید تاثیر زیادی روی آینده دانش آموزان داشته باشید، من خودم یک معلم کلاس پنجمم و معلم تاریخ دبیرستانم رو هیچ وقت فراموش نمی کنم، اینا تاثیر زیادی نه تنها بر پیشرفت تحصیلی بلکه بر خودباوری من داشتند».

خیلی وقت بود که این ایده یا شایدم باید گفت وظیفه که شما حداقل سعی کنید توی این 30 سال تدریستون، زندگی حداقل 30 نفر (هر سال یه دانش آموز) رو تحت تاثیر قرار بدین، همونطور که در پروژه کارنمای معلمیم نوشتم: امیدوارم معلمی باشم که بتونم با تربیت چندین نسلی که در اختیارم هست یه گامی هرچند کوچکی در مسیر تربیت شهروندانی مفید و موثر برای جامعه بردارم و یادگار خوب ذهن بچه های مردم باشم.

 
آقای سین
۰۳ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۲۴ ۲ نظر